آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم

انحلال جهاد سازندگی تفکر بنی‌صدر بود




تاریخ: ۲۱ مهر ۱۳۸۹

پس از پایان دوران دفاع مقدس، در جهاد سازندگی اداره کلی تحت عنوان "اداره کل امور ایثارگران" تشکیل شد که این اداره سالانه همایشی تحت عنوان "فرماندهان و مسئولین جهاد سازندگی" را برگزار می کند. همایش پنجشنبه هفته گذشته این مجموعه که با حضور هفتصد و پنجاه نفر از مجموعه این رزمندگان از سراسر کشور در تهران برگزارشد با حاشیه هایی همراه بوده است.
 
ابوالفضل حسن بیگی یکی از اعضای هیات مدیره" کانون سنگر سازان بی سنگر" در گفتگو با خبرنگار سیاسی مشرق، با تشریح این که حوادث هفته گذشته یک عقبه چندین ساله دارد و برای روشن شدن این موضوع باید گذشته جهاد سازندگی را مرور کنیم ، گفت: به دلیل اینکه در یک مقطع کوتاهی شیخ عبدالله نوری نماینده حضرت امام(ره) درجهاد سازندگی بود وی توانست با بچه‌های جبهه و جنگ ارتباط پیدا کند.

البته شخص نوری با توجه به تفکر خاص خودش و جریانات سیاسی حامی وی که وابسته به بیت منتظری بودند، در زمان جنگ اختلافاتی با فرماندهان داشتند. دلیل اصلی این اختلافات هم این بود که استنباط نوری بر این بود ما مسئولیت سازندگی کشور را داریم و نباید امکانات را برای جبهه و جنگ ببریم و روی این موضوع بسیار تکیه می کرد اما چون جهاد سازندگی در زمان جنگ یک شورای مرکزی داشت و افرادی مثل سردار بسیجی دکتر حسن فیروزآبادی هم عضو شورای مرکزی جهاد بودند و از طرفی هم امام(ره) فرمودند "در رأس همه امور جنگ و دفاع مقدس است" به این جهت در آن مقطع این نظرات نتوانست کاری باشد.

 

*محمود حجتی نیروهای طرفدار عبدالله نوری را بر این وزارتخانه حاکم کرد

ابوالفضل حسن بیگی در ادامه با بیان این که بعد از پذیرش قطعنامه و اتمام جنگ شرایط حاکم بر جهاد تغییر کرد، افزود: عناصر و نیروهایی که پس از اتمام جنگ در جهاد به کار گرفته شدند معمولاً عناصر و نیروهایی بودند که هم‌فکر و هم‌جهت آقای عبدالله نوری بودند.

 در این برهه چون شرایط یک شرایط غیرشفاف بود بخشی از نیروهای متدین و ولایی  نتوانستند در جهاد بمانند و به وزارتخانه‌های دیگر منتقل شدند. این جریان فکری همچنان ادامه داشت و به بچه‌های جنگ هم  سنگین می‌آمد.

عضو سابق اعضای هیات مدیره کانون سنگر سازان بی سنگر، محمود حجتی را مطلوب ترین عنصر طیف عبدالله نوری دانست و اضافه کرد: زمانی که عبدالمحمود حجتی وزیر جهاد شد مجدداً بخش عمده‌ای از نیروهای طرفدار عبدالله نوری را بر جهاد سازندگی حاکم کرد. وی زمانی آمد که اهداف اولیه آنها تحقق پیدا کرده جهاد را در حقیقت منحل کرده بودند و در وزارت کشاورزی ادغام کردند و بهترین عنصرشان هم وزیر کشاورزی شد.

در این مقطع هم بخش عمده‌ای از بچه‌های طرفدار ولایت ریزش داشتند و از جهاد رفتند و در حقیقت باید بگویم که بخش اعظمی از بچه‌ها را از جهاد اخراج کردند. این حاکمیت در سطح جهاد کشاورزی تقویت شد تا مقطعی که آقای اسکندری آمد.

 

*  آسمان کمی تا قسمتی ابری است

نماینده سابق دامغان در مجلس شورای اسلامی درباره اوضاع وزارت جهاد و کشاورزی پس از روی کار آمدن دولت نهم گفت: آقای اسکندری هم تا حدود کمی توانست به اهداف بلند آقای احمدی‌نژاد برسد و اهداف دولت نهم تحقق پیدا بکند. همان نیروها در جایگاه‌های مختلف حضور داشتند اما به شدت زمان آقای حجتی نبود و در حقیقت با اصطلاحی که خودشان ایجاد کردند گفتند که "آسمان کمی تا قسمتی ابری است" یعنی ما باید که شرایط ابری را در نظر بگیریم. ولی عملاً اقدامات و کارهای خودشان را انجام می‌دادند و جاهای حساس وزارت کشاورزی را در دست گرفته بودند و سعی می‌کردند با تعامل و جلسه و اقدامات گوناگونی که داشتند و استفاده از کلمات و جملات مقدس مثل "رزمندگی" و "ایثارگری" و "برادر دو شهید" به این شکل خودشان را زیر پوشش قرار بدهند و باز هم در جهاد کشاورزی ادامه حیات بدهند.

 

* حامیان نوری بخش اعظم واردات پروتئین، لبنیات، میوه و علوفه را در اختیار دارند

 فرمانده مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی در قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) درباره برنامه ریزی حامیان نوری برای رسیدن به منابع اقتصادی پرسود خاطرنشان می کند: کار به جایی رسید که بعضی از نیروهایی که در پست‌های حساس و بسیارپر سود اقتصادی بودند سعی کردند خودشان را بازنشسته کنند و بروند شرکت‌های مختلف و مخصوصاً جاهایی که صادرات واردات و پول و دلار و ارز مطرح بود بروند و از روابط داخلی که دارند خودشان را تثبیت کنند که هنوز هم متأسفانه بخش اعظمی از واردات پروتئین، لبنیات، میوه و علوفه هم توسط این افراد صورت می گیرد. اینها در حقیقت شدند بازوهای اقتصادی جریان فکری عبدالله نوری. شرکت‌های مختلفی تاسیس کردند و همین الآن که دولت تقریباً می‌خواهد دست اینها را کوتاه کند برایش امکان‌پذیر نیست و اینها در لوای کلمه ایثارگر و جانباز و رزمنده و اینها این کارها را انجام می‌دهند!

 

*انحلال جهاد سازندگی در راستای رسیدن باند عبدالله نوری به اهدافشان صورت گرفت

ابوالفضل حسن‌بیگی وقایع دوران وزارت جهاد کشاورزی در دولت اصلاحات و روند انحلال جهاد کشاورزی در دوره ریاست جمهوری خاتمی را اینگونه عنوان می‌کند: در دوران آقای خاتمی یک مهندس راه و ساختمان را گذاشتند وزیر جهاد سازندگی و از این فرصت استفاده کردند و جهاد و وزارت کشاورزی را برای رسیدن به اهدافشان در هم ادغام کردند. زیرا جهاد‌ یک نهاد انقلابی بود و نیروهاش از دل انقلاب جوشیده بود طبیعی بود که باید اینها را به هم می‌زدند. ابزار می‌خواستند، ابزارشان ادغام شد که حالا باید نیرو استفاده کنیم.

 در جریان رأی اعتماد در مجلس حجتی به صراحت گفت من مقلد آیت‌الله منتظری هستم یعنی یک قبحی هم در مجموعه بچه‌های جهاد شکست و یک آب سردی هم روی بچه‌های طرفدار ولایت ریخت. (به دلیل اینکه  حجتی گفت من با قلدری تمام و با قدرت تمام وزیر شدم) این هم شد ابزاری برای آنها و از طرفی هم دولت، دولت خاتمی بود و حمایت‌های پشت پرده از مجموعه خط عبدالله نوری مشغول بود.

وی ادامه داد: در این مقطع، تلاش بچه‌های ولایی بر این بود که آرامش را حفظ بکنند و سعی کنند با بچه‌های طرفدار ولایت ارتباط داشته باشند. چون این شرایط شرایطی نبود که ما بتوانید حرف بزنیم. در این مجموعه کار به جایی رسید که در زمان آقای خاتمی نمی‌شد کاری را انجام داد و تلاش بر این بود که ما موقعیت را حفظ بکنیم و سکوت بکنیم که این موقعیت، که حتی در جاهایی اینها صحبت‌هایی می‌کردند، توهین‌ها می‌کردند، حرف‌هایی می‌زدند؛ اما ما مجبور به سکوت بودیم.

 

* حذف تدریجی نیروهای انقلابی از وزارت جهاد کشاورزی

به اعتقاد حسن بیگی دلیل حمله های مکرر باند حامیان عبدالله نوری در این برهه به نیروهای ولایی و ارزشی جهاد  این بود که "آنها می‌خواستند از هر جریانی فتنه درست کنند و دقیقاً از این فتنه بچه‌های طرفدار ولایت را حذف بکنند. از طرفی دیگر چون آنها شرایط ویژه‌ای را داشتند در پست‌های کلیدی امکانات وسیعی هم در دست گرفتند.
جهاد در دوران دفاع مقدس، 44 گردان مهندسی رزمی در جبهه داشت که در اواخر جنگ هم به لحاظ اینکه جبهه نبرد گسترش پیدا کرده بود امکانات وسیعی هم به این گردان‌ها تزریق شد."

حسن بیگی که عنوان برنامه‌ریز طرحهای عملیاتی جبهه های جنوب تا غرب را نیز در کارنامه خود دارد، خاطرنشان می کند: بعد از جنگ مقام معظم رهبری نظرشان بر این بود که این مجموعه‌ها همین‌طور بمانند برای خدمت به محرومین و مأموریت‌هایی که در سطح روستاها هست را انجام بدهند. اینها از این موقعیت استفاده کردند و یک قانونی را گذراندند و آن اینکه آمدند این مجموعه را از حالت دولتی که زیر نظر بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات هست بیرون آوردند یعنی حدود 14 سال قبل این مجموعه گسترده که 44 گردان بود را به 44 شرکت تبدیل کردند تا این 44 شرکت را تحت عنوان اجرای اصل 44 قانون اساسی به رزمندگان واگذار کنند. (در مراحل بعدی که آقای حجتی آمد 10 درصد در دولت سهام ممتازه ایجاد کرد).

سهام ممتازه یعنی اینکه مسئولین و اعضای هیئت مدیره این شرکت‌ها در سراسر کشور را وزیر منصوب کند. به چه شکل؟ مؤسسه‌ای در مرکز تأسیس کرد اعضای هیئت مدیره اینها را وزیر جهاد منصوب بکند و این گروه می‌تواند شرکت‌های فرعی و اصلی در سراسر کشور را منصوب بکنند. لذا به این شکل مجموعه "جهاد نصر" در اختیار خود وزیر (حجتی) قرار گرفت. بعد هم در اختیار آقای اسکندری و الآن هم در اختیار آقای خلیلیان است.

 در زمان آقای اسکندری، آقای اسکندری تلاش کرد که از چنگال اینها بیرون بیاورد و بچه‌های ولایی را بگذارد اما از آنجایی که مجموعه اعضای هیئت مدیره باز همان تفکرات حجتی و منصوبین حجتی بودند و وابستگان آقای نوری بودند (مثل آقای روح‌الامینی، پسرعموی آقای حجتی) این عناصر مسیر را حفظ کردند تا جایی که امروز ما شاهدیم در قالب اصل 44 قانون اساسی شرکت‌های بزرگی مثل کرمان، اصفهان، شیراز را واگذار کردند. ولی همواره  این شرکت ها در اختیار جناح چپ (باند آقای نوری) است.

 بقیه شرکت‌هایی که نیروهای حزب اللهی در راس آن قرار داشتند  مثل شرکت نصر استان سمنان، مثل چهارمحال بختیاری یا بعضی از شرکت‌هایی که غالباً متشکل از نیروهای ولایی بودند و نمی‌توانستند از نیروهای غیرولایی به عنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب بکنند اینها را تلاش کردند در طی این ده، دوازده سال گذشته به ورشکستگی و بعد انحلال و بعد مصادره اموال بکشانند.

 

* پیگیـری ها با یک تلفن عبدالله نوری به خاتمی خنثی می‌شد

 حسن‌بیگی ادامه می دهد: ظاهر این قضیه 10 درصد سهام ممتازه هر وزیر را که می‌آید فریب می‌دهد. ظاهرش این است که ده درصد پول در اختیارش است و اگر کاری بخواهد انجام دهد و پول در اختیارش نباشد می تواند از این محل استفاده کند و اهداف خودش را پیش ببرد و این هم ابزار خوبی برای اوست؛ اما نتیجه کار این است که مجموعه این رزمندگانی که می‌بایست در این 14 سال گذشته سهام دار باشند و از سود این شرکت‌ها استفاده بکنند و بعد هم توسعه بدهند (چون در یک مقطعی ما اعلام کردیم می‌توانیم 44 شرکت را 100 شرکت کنیم و سهامش را مجمع رزمندگان بدهیم).

 در اینجا باز لازم است من یک نکته‌ای را عرض بکنم. جهاد 560 هزار رزمنده طی دوران دفاع مقدس به جبهه اعزام کرده که 65 هزار نفر بالای 9 ماه در جبهه حضور داشته‌اند. 3400 نفر از این رزمندگان نیز شهید شده‌اند. این شرکت درقالب اصل 44 قانون اساسی به این 64 هزار یا 66 هزار نفر تعلق داشت که بخشی از شرکت‌ها را ورشکست کردند طبیعی است که اینها دیگر نمی‌توانند سهام‌دار بشوند و فقط در حدود 12000 نفر از این رزمندگان سهام دار شدند که این جرمی است که در دولت آقای خاتمی انجام شد.

 ما در آن زمان هم مکاتبات زیادی داشتیم نامه‌های زیادی داشتیم ولی کسی توجه نمی‌کرد به دلیل اینکه هرچه پیگیری می‌کردیم خط آقای نوری با یک تلفن که با آقای رئیس جمهور می‌زند آن را خنثی می‌کرد. این امکاناتی که در اختیارشان هست به عنوان جهادهای نصر در واقع کلیدی است در اختیار مؤسسه و این مؤسسه عناصری را که می‌خواهد تغذیه بکند هم از نظر مالی و هم از نظر جایگاه به عنوان اعضای هیئت مدیره شرکت‌های اصلی و فرعی ما شاهد این هستیم که بالغ بر 90 درصد از مدیران و اعضای هیئت مدیره این شرکت‌ها از جریان آقای نوری هستند.

وی ادامه می دهد: این دو گروه در گذشته خیلی با هم درگیر نمی‌شدند همان حیا و حجاب و رفاقت‌های زمان جنگ و شهادت و مجروحیت و اسارت و آزادگی و جانبازی باعث شده بود که زیاد با هم درگیرنشوند. در جریانات انتخابات ریاست جمهوری یک مقدار شفاف‌سازی شد. این شفاف‌سازی هم به گونه‌ای بود که مشخص شد که چه کسی ولایی هست و تبعیت از ولایت می‌کند. چون دیگر جریان احمدی‌نژاد و موسوی نبود. جریان، جریان ولایت و ضدولایت بود. اطلاعات و اخبار و گزارشی که دست ما آمد برای بچه‌ها ولایت ثابت شد که موسوی عملکردش از بنی‌صدر بدتر است و در حقیقت این موضوع باعث بوجود آمدن موضوع پنجشنبه شد.

 

*دعوتنامه گردهمایی به برخی ازعناصر تاثیرگذار ولایی ارسال نشده بود

 حسن بیگی در راستای بیان اتفاقاتی که باعث شد موضوع روز همایش به وجود بیاید دو مسئله دیگر را نیز عنوان می کند: در جلسه روز پنجشنبه بعضی از دوستان ما که ولایتی بودند مثل آقای کوچک‌زاده که نماینده مجلس است حضورنداشتند. به بعضی از دوستان هم دعوتنامه نرسیده بود.

از طرفی تعدادی از افرادی که در جلسات سال‌های گذشته نمی‌آمدند و خجالت می‌کشیدند در جلسات ما بیایند  چون مورد غضب بچه‌های ولایت بودند اینها آمده بودند و ما دیدیم جلسه یک شرایط خاصی دارد. یعنی کسانی که در سال‌های گذشته خیلی حضور نداشتد و نمی‌آمدند، آمدند و بعد هم در گوشه گوشه سالن جلسات متعددی داشتند و گزارش می‌رسید برادر آقای عبدالله نوری (حسین نوری) روز قبلش به تهران آمده و یا بعضی افراد از جمله گلی، حجتی و شمایلی فعال شده‌اند و در بین بچه‌ها دارند صحبت می‌کنند.

 

*مدیر عامل کانون سنگر سازان بی سنگر از حامیان عبدالله نوری است

ابوالفضل حسن‌بیگی با اشاره به این مسئله که ما همزمان با گردهمایی فرماندهان و مسئولان جنگ که معمولاً صبح‌ها برگزار می شود بعدازظهر هم یک جلسه کانون سنگرسازان بی‌سنگر را داریم، افزود: این کانون به لحاظ اقتصادی از بعضی از بچه‌های جهاد که  بیرون رفته‌اند و شرکت زده‌اند مثل آقای مرجوعی، مثل آقای شریفیان که بچه اصفهان هست، مثل آقای اخلاقی یا مثل آقای خواجوی کمک مالی می گیرد.

وقتی کسی کمکی به کانون می‌کند یک جاهایی می‌تواند اعمال نظر بکند اینها در جلسات قبل حضور پیدا نمی‌کردند، اما روز پنجشنبه دیدیم آمدند و بعد مشغول صحبت کردن با نیروها بودند. مدیرعامل این کانون فردی به نام آقای عظیمی که دلش با آقای نوری است و عملکردش هم با آن جریان است؛ اما ظاهرش از آقای عالمی نماینده ولی فقیه در جهاد هراس دارد و سعی می‌کند با او ارتباط داشته باشد تا ظاهرش را موجه نشان بدهد.
 خیلی هم برای ما تعجب‌انگیز بود که چرا اینها اینقدر فعالند. ضمناً با کاندیدا شدن بعضی از برادرها مثل آقای نبی‌زاده از خراسان و آقای آقاخانی که آماده بودند برای  عضویت در هیئت مدیره کاندیدا شوند مخالفت شد در صورتی که این خلاف قانون بود؛ چون که قانون می‌گوید  هرکس که بتواند تا قبل از رأی‌گیری بیاید می تواند کاندیدا شود.

حسن‌بیگی می‌افزاید: دستور جلسه بعد از ظهر هم این شد که بعد از ظهر هم کسی نمی‌خواهد از خودش دفاع کند. معمولاً کاندیدها می‌آیند آنجا و خودشان را معرفی می‌کنند و یک کسی مخالفت می‌کند یک کسی موافقت می‌کند اهدافش را می‌گوید. اینها را هم به این بهانه که ما وقت نداریم تغییر دادند.

ما 2 سال پیش رأی‌گیری کردیم که اعضای کانون از 350 نفر به 700 نفر برسد (کانون سنگرسازان بی‌سنگر) در سال‌های گذشته تلاش ما این بود که زمان را از اینها بگیریم و به جریانات ولایی بپردازیم و اینها محدودش کرده بودند و سخنران هم نداشته باشد فقط رأی‌گیری بشه. گزارش مالی هم باید بدهند که چه کسانی پول دادند و کجا خرج شده چون هیئت مدیره دارد و تقریباً یک NGO است که این NGO می‌تواند کارهای اقتصادی هم انجام بدهد و از قانون تجارت تبعیت می‌کند. در این مسأله هم تغییراتی دادند و آمده‌اند فعال شدند و وعده‌های مختلف به بچه‌ها دادند که می‌خواهیم کارهای بزرگ انجام بدهیم، شرکت‌های بزرگ راه بیندازیم و می‌خواهیم به رزمنده‌ها کمک کنیم که وجه‌های سیاسی را برگردانند به وجه اقتصادی.

 بچه‌های جنگ جهاد هم که دیدند آن جهادهای نصر یکی پس از دیگری منهدم شدند و چهار پنج تا شرکت مثل اصفهان و حمل و نقل مرکز که در دست  بچه‌های چپ هست سوددهی دارند، بچه‌ها را قانع می‌کردند که ببینید اصفهان چهار سال که سود شرکتشان را می‌گیرند. جو را تغییر دادند به دید اقتصادی در حقیقت جریان داخل جلسه را هم کنترل می‌کردند.

 

*هیات مدیره 150 نفر از حامیان عبدالله نوری را به عضویت این کانون در آورده‌اند

وی ادامه می دهد: به دلیل اینکه سال‌های گذشته 350 نفر در نشست های سالانه شرکت می کردند، ما طی سه سال گذشته تلاش کردیم که به چه دلیل اعضا باید 350 نفر باشند در حالی که فرماندهان ما حدود 1000 نفر هستند که آقایان قبول کردند سال گذشته دوبرابر و امسال سه برابر بشود. یعنی امسال 1000 بشود. سال گذشته زمان را گرفتند و علی‌رغم حمایت آقای اسکندری نگذاشتند این اتفاق بیفتد. ولی امسال به 700 نفر رسید حال اینجا چرا ما گفتیم 700 نفر.

 در زمانی که این کانون تشکیل شد آقای حجتی وزیر بود از بستگان خودش را گذاشته‌اند رئیس هیئت مدیره و عضو هیئت مدیره سنگرسازان بی‌سنگر. آقای عظیمی هم شد عضو هیئت مدیره. آقای شمایلی در آن مقطع اینقدر با اینها نزدیک نبود. وسط بود. رأی او بعضی وقت با اون‌ها بود و بعضی وقت با ما بود. طی این سال‌ها او را گذاشتند مدیرعامل جهاد نصر و بعد از آن آمدند و او را به عنوان رئیس هیئت مدیره کانون سنگرسازان بی‌سنگر هم منصوب کردند.

 نیمی از این 350 نفر که به عضویت این کانون درآمدند آدم‌های تیز طرفدار آقای نوری بودند که در حقیقت عضو مجمع این کانون هم می‌شوند و اینها هستند که هیئت مدیره را انتخاب می‌کنند اینها رأی داشتند در این قضیه و ما از سه سال قبل متوجه شدیم که دارند  این کار را می‌کنند. پیشنهاد کردیم  اعضا دوبرابر و پس از اینکه دو برابر شد سه برابر بشود. یعنی سه تا 350 نفر. یعنی 1050 نفر. اسامی را هم درآوردیم و قرار شد آنهایی که بیش از دو سال جبهه دارند. و مثلاً فرمانده گردان بودند، فرمانده تیپ بودند، مسئول محور بودند، اینها بیایند و عضو شوند. ولی این باند سعی می‌کردند با لطایف الحیل زمان را بگیرند و به بهانه اینکه مصوبه دوسال قبل مبنی بر افزایش اعضاء ثبت نشده از این کار سرباز زدند اما چون من هم عضو هیئت مدیره کانون بودم گفتم نشست را دو ماه بیندازیم عقب تا 700 نفر بتوانند شرکت کنند اینها فهمیدند اگر این کار انجام بشود رأی آنها 100نفر از 700 نفر است؛ اما اگر 350 نفر باشد تقریباً رای آنها نصف می‌شود. برای همین برنامه‌ریزی کردند و سعی کردند با وعده و وعید به نفع خودشان رای جمع کنند. که نهایتاً فقط 350 نفر در جلسه کانون شرکت کردند. البته این افراد در جلسه صبح 700 نفر بودند که اجازه داده نشد آنها در جلسه بعدازظهر حضور یابند.

 

* انحلال جهاد سازندگی تفکر بنی‌صدر بود

ابوالفضل حسن بیگی با بیان این مطلب که  جلسه صبح را مدیر کل امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی برگزار می کند و بعداز ظهر از همین امکانات استفاده می شود برای کانون سنگر سازان بی سنگر که مدیر عامل آن آقای عظیمی است، افزود: سخنران جلسه صبح سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه بود.سردار جعفری در سخنرانی خود دو مطلب را بیان کرد یکی آغاز جنگ و یکی دوران دفاع مقدس، آغاز جنگ دو تفکر بود تفکر امام خمینی و تفکر بنی‌صدر، بنی‌صدر از بیرون خط می‌گرفت و امام خمینی براساس اعتقادات اسلامی.
 فرمانده سپاه از برخورد با اسلام و انقلاب اسلامی، گفتند. بعد عملیات جبهه و جنگ را مطرح کردند و بعد هم در موضوع انحلال جهاد سازندگی گفتند که این تفکر بنی‌صدر بود که نباید سپاه باشد، نباید جهاد باشد و بعد در مورد بحث ولایت فقیه گفت که این ولایت فقیه بود که نگذاشت سپاه منحل بشود

. الآن خودتان می‌بینید که سپاه خدمات ارزشمندی را دارد انجام می‌دهد و متأسفانه تفکری بر جهاد سازندگی حاکم شده که جهاد سازندگی منحل بشود. ادغام ظاهر قضیه هست، عملاً دست آنها قرار گرفت این کلمات را که می‌گفتند یکی بلند شد و شروع به اعتراض کرد و بحث اقای موسوی را پیش کشید آقای عزیز جعفری گفت من از هیچ کس نه دفاع می‌کنم و نه تکذیب می‌کنم من دارم جهات را می‌گویم.
این فرد نشست ولی دوباره بلند شد و باز هم شروع به زدن این حرف‌ها کرد که آقای جعفری گفت اگر شما تحمل ندارید از جلسه بیرون بروید. حدود 730 یا 740 نفر در جلسه حضور داشتند. من رفتم از نزدیک این فرد را ساکت کردم.

 

* انزوای حامیان عبدالله نوری با شعار کوبنده مرگ بر ضد ولایت فقیه

 حسن بیگی ادامه می دهد: به دنبال بلند شدن این فرد ده بیست نفر دیگر نیز بلند شدند، آقای جعفری گفتند هرکس که تحمل ندارد می‌تواند  برود. بعد دیگر خاموش شدند و آقای جعفری سخنرانی خود را ادامه دادند. فرمانده سپاه وقتی که از پشت تریبون آمدند همه بلند شدند و یکپارچه مرگ بر ضدولایت فقیه گفتند و آقای جعفری مجبور شدند بایستند و ابراز احساسات کنند.

وقتی ما رفتیم که خداحافظی بکنیم دیدیم که شعار مرگ بر منافق بلند شد بعد ایشان سوار ماشین شدند و ما آمدیم داخل که ببینیم چی شده. دیدیم که حدود بیست، بیست و پنج نفر دارند در مقابل جمعیت 700 نفری شعار مرگ بر منافق سر می دهند. این جریان یک جریان زیبایی شد برای اینکه خط نوری مشخص شد و خط ولایت هم جدا شد. جریان خاتمه پیدا کرد.

 

* ممانعت از کاندیدا شدن نیروهای حزب‌اللهی در انتخابات اعضای هیات مدیره

حسن‌بیگی می‌افزاید: بعد از ظهر، جلسه کانون آغاز شد و من دیدم بچه‌های ولایی را دعوت نکردند. من هم رفتم پشت تریبون و گفتم  من قبلاً هم بنا به تکلیف و حفظ وحدت سکوت کرده بودم ولی امروز وحدت برای آقایان یک ابزار شده است. به چه دلیل شما امروز می‌خواهید هیئت مدیره را با حضور 300 نفر تشکیل بدهید. در صورتی که باید 700 نفر در رای گیری شرکت می کردند. چرا شما نمی‌گذارید نیروهای ولایی ثبت نام کنند؟ چرا یک محدوده مشخصی تعیین کرده‌اید. آقای نبی‌زاده و آقاخانی اصلاً دعوتنامه نگرفتند. نیروهای ولایی می‌گویند به ما کارت دعوت نرسیده. پس شما کاری می‌کنید که نیروهای ضدولایی بر کانون سنگرسازان بی‌سنگر حاکم شوند.

حسن بیگی گفت: در ادامه دو- سه ایراد مالی هم گرفتم و اعلام کردم به همین جهت من از عضویت هیئت مدیره انصراف می‌دهم. رئیس سنی جلسه گفت نمی‌شود. ولی من کتبی نوشتم که کانون سیاسی شده و آراء خریداری شده و من انصراف می‌دهم. شما از کانال مدیران رأی‌ها را خریداری کرده‌اید. مدیرانی که برخی از آنها سابقه یک روز جبهه هم ندارند که البته این موضوع هم غیرقانونی است.

 

*برادر عبدالله نوری: برادرم در خانه خودش تبعید است!

وی ادامه داد: آقای نبی‌زاده که قبلاً فرمانده قرارگاه نجف بود بعد از بنده بالای تریبون رفت و اصرار کرد که من بمانم ولی من قبول نکردم و انصراف دادم.
 دیگران نیز صحبت کردند بعد برادر آقای نوری، حسین نوری آمد و در جمع بچه‌ها گفت: ببیند چگونه آقای نوری را مظلومانه زندانی کرده‌اند و الآن هم خانه خودش تبعید است و حالا هم که اینگونه در اینجا صحبت می شود. این مباحثی بود که داشت انجام می‌شد وسط کار و در گوشه جلسه (البته جلسه 350 نفره نه 700 نفره) در این جمع یک آقایی به نام آقای مرتضوی به من گفت فلانی چرا اینطور برخورد می‌کنی. گفتم که من در گذشته تکلیف نداشتم که با شما برخورد کنم بحث جذب حداکثری بود و پالس‌هایی از جاهای دیگر می‌آمد که با اینها مدارا کنید.
 مرتضوی گفت آقا مگر همین آقای حجتی نبود که فرماندهان رفته بودند خدمت آقا، آقا بهشون احترام گذاشت. گفتم آن روز آقای حجتی مثل امروز نبود که بگوید این حکومت، حکومت معاویه است. امروز امثال حجتی شمشیرشان را از رو بسته‌اند. گفتم این آقای شمایلی اون آقای شمایلی نیست. امروز تکلیفمان ولایی است. دیگر محافظه‌کاری نیست. امروز دیدید که فرمانده سپاه شفاف صحبت کرد. خط نفاق و خط فتنه یک طرف و و خط امام و خط ولایت در طرف دیگر.

 آقای جعفری صبح گفت آن کسی که زمان پیامبر خدا سرباز بود زمان امیرالمؤمنین هم اگر سرباز بود این درست است. به این شفافی آقای جعفری گفتند شما هنوز می‌گویید وحدت. وحدت بهانه‌ای شده برای شما که هرکاری دلتان می‌خواهد بکنید. آقایان رأی مردم را می‌خرند، مردم را گول می‌زنند چطور ما هیچ چیزی نگوییم و سکوت بکنیم. خیانت‌های آقای موسوی از بنی‌صدر هم بدتر است. موسوی، حتی موسوی قبل از انتخابات هم برای ما نیست به همین دلیل کسی مثل سیدحسن خمینی هم اینها را ولشان می‌کند. بله آقای مرتضوی همه اینها پول‌ها را برداشتند رفتند تو لندن و پاریس و نیویورک ساختمان‌های آنچنان ساخته‌اند سرمایه‌های زیاد علیه نظام و این شهدا با این حال شما هنوز انتظار دارید سکوت بکنیم.

 

*مدیرعامل کانون از مجموع200 رای، 207 رای کسب کرد

این عضو مستعفی کانون سنگرسازان بی سنگر افزود: اما آنها به دنبال این بودند که جلسه آرام باشد تا رأی‌گیری انجام شود. رأی‌گیری هم عجیب و غریب هم بود. 200 رأی به صندوق انداخته شده برای مدیرعامل را 207 رأی حساب کردند. بعضی از افرادی که اصلاً در جلسه نبودند کاغذهاشان را گرفتند و امضا کردند که اصلاً حق نداشتند و آمدند رأی ریختند و از این 9 نفر فقط یک نفر ولایی (آقای شمابادی) را نتوانستند حذف کنند؛ اما بقیه حذف شدند.این بحث تا جایی ادامه پیدا کرد که من اعلام کردم این جلسه باید دوباره تشکیل بشود و این رأی‌گیری مخدوش و باطل است و از جلسه خارج شدیم. بعد دیدیم که اعلام کردند که در انتخابات آقای عظیمی با 207 رای نفر اول و آقای گلی نفر دوم شده در صورتی که شعارهای صبح نشان داد  اینها از 700 نفرصبح 20، 30 نفر بیشتر نیستند. بعد از ظهر هم اینها نفسشان در نمی‌آمد. ولی آرا به این صورت شد.

 بعد از این قضیه من با دفتر آقای وزیر تماس گرفتم. آقای وزیر نبود گفتم که این نکات را بنویسند و به آقای وزیر بدهند که با وجود اینکه ما شما را ولایی می‌دانیم و برادر شهید هم هستید امروز من از شما متأسفم که جا به آنها می‌دهید، ساختمان به آنها می‌دهید.از آنها حمایت مالی می کنید و همه امکانات را در اختیارشان می‌گذارید تا اینها این جریان را ایجاد کنند.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.