دو كارشناس امنيتي در اسرائيل و آمريكا: ترورها كار سيا ، موساد و MI6 بود
تاریخ: ۱۰ آذر ۱۳۸۹
عضو فراري گروهك دفتر تحكيم، فتنه گران را دچار توهم، جوگرفتگي، خيالات و هيجان زده توصيف كرد و از بروز نااميدي در ميان اين جريان خبر داد.
علي افشاري كه اكنون براي برخي محافل بدنام آمريكايي پادويي مي كند، در سايت روزنت نوشت: رصد كردن وقايع رخ داده در جنبش سبز از ابتدا تاكنون اراده اي را نشان مي دهد كه اصرار عجيبي به بزرگ نمايي رويدادها دارد. البته شرايط خاص و طولاني شدن دوره گذار در ايران هم مستعد بروز رفتار متوهمانه است به نحوي كه برخي را وسوسه مي كند كه جوگير شوند. به عنوان مثال عده اي فكر مي كنند دفاع از جنبش دانشجويي مستلزم آن است كه در همه شرايط از فعال بودن آن دم زد و چشم بر روي واقعيت هاي منفي بست. در اين نگرش، وضعيت واقعاً موجود جنبش سبز مهم نيست بلكه بايد مرتب زنده بودن جنبش و توانمندي هاي خيره كننده آن را به رخ كشيد تا نيروهاي حامي مرتب تهييج شوند. هر برخورد واقع بينانه اي كه با ذكر كاستي ها و ضرورت رعايت توازن قوا همراه است مورد نكوهش اين جريان قرار مي گيرد چرا كه باعث نااميدي هواداران مي گردد! اين مشكل در سطحي ديگر مولود عدم توازن در كاربرد شعار و شعور در مبارزات سياسي است.
وي اگر چه خود سابقه دخالت در آشوب تير 78 را دارد و در سال گذشته نيز در خط اول عناصر جوگير شده قرار داشت اما اكنون از موضع عاقل مآبانه مي نويسد: ديرپايي ساخت حاكميت و ناكامي مخالفان روشن مي سازد كه برخورد تخيلي و گريز از توجه به واقعيت ها و عدم درك صحيح از موازنه قوا يكي از عوامل مهم شكست بوده است. وقتي در عالم واقع جنب و جوشي وجود ندارد نمي توان صرفاً با سخن گفتن و رجزخواني زنده بودن جنبشي را نشان داد. شايد بتوان در كوتاه مدت تصوري را القا كرد اما بالاخره ناظران و بازيگران متوجه تفاوت فاحش آنچه كه در صحنه عمل مي بينند با آنچه برخي از حاميان پر حرارت توصيف مي كنند، خواهند شد. اين لحظه رستنگاه تولد دلسردي و افسردگي سياسي است.
اين عنصر آلت دست نومحافظه كاران آمريكايي اذعان مي كند: فردي در كمپيني كار مي كند كه قرار است صدها هزار امضا جمع كند، اما در شرايطي كه هنوز معلوم نيست چه قدر امضا جمع شده است، مرتب از موفقيت هاي بزرگ اين كمپين داد سخن سر داده مي شود. برخورد تخيلي، بزرگنمايي، توهم و جوگيري آفاتي هستند كه در نهايت نه تنها به تقويت نيروها منجر نمي شوند بلكه با دامن زدن به خودفريبي، تلقي كاذب از توانايي ها ايجاد مي كنند. محصول طبيعي اين فرايند شكست، افزايش ياس و دلزدگي است.
وي با اذعان به بزرگنمايي و فريبكاري در فضاي مجازي نوشت: در زمانه كنوني كه بهره گيري از واقعيت مجازي يك امر اجتناب ناپذير است بايد به هوش بود كه دچار درك نادرست از مؤلفه هاي جهان سايبري نشد. واقعيت مجازي امري متفاوت از واقعيت فيزيكي است. بدون در نظر گرفتن اين موارد، صرفاً تفسير و تحليل براساس اخبار و گزارش هاي مندرج در تارنماهاي مختلف و شبكه هاي اجتماعي مجازي و يا كامنت هاي كاربران، مي تواند به نتيجه گيري هاي غلط منتهي گردد.
|