آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی، انقلابی است؟
سرویس فرهنگ و هنر مفید نیوز :: «تفکر انقلاب فرهنگی» میبایست پس از ایجاد، خود را در قالب یک ارگان و نظام نهادینه مینمود تا بتواند بصورت نظام یافته و متمرکز اهداف خود را پیگیری نماید و امری موقتی (ستادی) تلقی نگردد. بنابراین «شورای عالی انقلاب فرهنگی» پدید آمد.
تاریخ: ۱۲ دي ۱۳۸۹
۱.طاغوتی که دشمن انسان و انسانیت است و نابودکنندهی ارزشها و منحرف کنندهی برنامههای دین و انقلاب است، و پیامبران از جانب خداوند متعال مامور مبارزه با او و از میان بردن او، بودهاند. سه طاغوت است، نه یکی :«ولقد ارسلنا موسی بآیاتنا وسلطان مبین. الی فرعون و هامان و قارون…» (غافر/۲۳ و۲۴)
از این گونه آیات قرآن کریم بخوبی روشن میشود که یک نظام طاغوتی، یک مثلث است (ضلعسیاسی«فرعون»،ضلع اقتصادی«قارون» و ضلع فرهنگی«هامان») که تا آن از میان نرود، ملتی نجات نمییابد.
…طاغوت سیاسی، موجب فساد جامعه و تباهی روابط اجتماعی و تزلزل بنیادهای اصیل زندگی است. طاغوت اقتصادی، عامل شیوع استثمار و تحقیر انسانیت و پایمال شدن حقوق انسانی و حیات دینی افراد است، بویژه طبقات فاقد تامین. طاغوت فرهنگی و فکری، مبلغ وتوجیهگر آن دو طاغوت است، و مروج ناآگاهی و تفکر ارتجاعی است، و باعث از میان رفتن فکر آزاد و عقیدهی حق و ترک پاسداری ارزشها و فضایل.
بنابراین یک نهضت دینی کامل و منطبق با قرآن، آن است که با این هرسه جریان(طاغوت)- به صورتی راستین وجدی- مبارزه نماید….پس هنگامی که طاغوت سیاسی و طاغوت اقتصادی ساقط گشتند و طاغوت فرهنگی حذف شد، یک نظام طاغوتی ساقط شده است و یک ملت در آستانه نجات قرار گرفته است.
قیام جاودانه/محمد رضا حکیمی/صفحه۱۶۸
علامه حکیمی همچنین معتقد است که در انقلاب اسلامی ما تنها طاغوت سیاسی سرنگون شد، لذا وجود دو طاغوت دیگر یعنی طاغوت اقتصادی و فرهنگی نه تنها به خودی خود مانع از دستیابی به آرمانهای انقلاب شدند، بلکه موجبات فساد در نظام سیاسی را نیز فراهم کردند.
۲.از اولین گامهایی که پس از انقلاب اسلامی در جهت حذف طاغوت فرهنگی برداشته شد، حرکت «انقلاب فرهنگی» بود. انقلاب فرهنگی میخواست ویران کند تا دوباره بسازد. طاغوت فرهنگی را سرنگون کند تا «فرهنگ انقلابی» را جایگزین نماید. لذاست که انقلاب فرهنگی(همانند همهی انقلاب ها) یک لبهی سلبی دارد و یک لبهی ایجابی. از یک سو نفی توامان التقاط و تحجر از عرصهی اجتماع (التقاط مارکسیستی و سرمایهداری و… وتحجر علمی ودینی و…) را پیگیری میکند و از سوی دیگر تلاش در جهت تبیین واستقرار فرهنگ اسلام انقلابی،که همان اسلام ناب محمدی است.
۳.یکی از موثرترین نهادها بر فضای فکری وفرهنگی جامعه، دانشگاه است.تغییرات وتحول در این نهاد موجب تحول در دیگر دستگاههای فرهنگی و در عرصه اجتماعی- سیاسی خواهد شد. از سوی دیگر پس از پیروزی انقلاب، دانشگاهها تبدیل به پایگاه اصلی نیروهای معارض ومعاند انقلاب شده بود. (تا جایی که در دانشگاه انبارسلاح یافت شد.) همچنین فضای عمومی دانشگاه و اساتید آن فاصله بسیار عمیقی با مبانی انقلاب داشت. اینها همه سبب شد که حرکت انقلاب فرهنگی، از دانشگاهها آغاز شود ولی قرار نبود و نیست که در آن متوقف گردد.
۴.محافظهکاران بیشتر به دنبال استفاده از لبهی سلبی انقلاب فرهنگی بوده و هستند تا به استناد آن به برخورد حذفی با تفکرات و افراد التقاطی (به زعم خویش) بپردازند. اینان به دنبال حفظ سکون و سکوت فضای فرهنگیاند، نه به دنبال ایجاد فرهنگ آرمانخواه و تحول طلب. لذاست که نفی تحجر و مبارزه با آن را به فراموشی میسپارند. و گویی نمیدانند که «اگر تحجر راه بر اجتهاد نمیبست، التقاط میدان نمییافت.»۱
۵.انقلابی بودن بیش از همه در تقابل وتضاد با محافظهکاری است(محافظهکاری قتلگاه انقلاب است) لذاست که اگر انقلاب فرهنگی درست معنا و مطالبه گردد، محافظهکاران را رسوا میکند و راه خود را میگشاید.
امروز نهضت آزاد اندیشی، جنبش نرمافزاری،کرسیهای مناظره وبحث و…همگی فریادهای «تفکر انقلاب فرهنگی» در عرصه ایجابی آن است که متاسفانه استفادهای شعاری یافتهاند و جدی گرفته نمیشوند.
۶.«تفکر انقلاب فرهنگی» میبایست پس از ایجاد، خود را در قالب یک ارگان ونظام نهادینه مینمود تا بتواند بصورت نظام یافته و متمرکز اهداف خود را پیگیری نماید و امری موقتی(ستادی)تلقی نگردد. بنابراین«شورای عالی انقلاب فرهنگی» پدید آمد. جفا به آرمانهای انقلاب فرهنگی است، اگر امروز این شورا وقت خود را محدود به تشویق و تقدیر از چند مدیر و انتصاب چند رئیس دانشگاه و بحثهای اجرایی این چنینی نماید و از مهندسی فکری و فرهنگی جامعه بر اساس اسلام ناب محمدی غفلت ورزد.
۷.امروز عرصه فکری و فرهنگی کشور دچار معضلات و تعارضهای جدی است. دستگاههای فرهنگی متنوع و متعددی وجود دارند که با سیاستها وراهبردهای متفاوت (وحتی متناقض) به مدد اعتبارات و پول بیت المال فعالیت میکنند و نه تنها هیچگونه ارتباط و تعامل منطقی بینشان وجود ندارد،بلکه بعضاً تاثیرات یکدیگر را خنثی مینمایند.
از همه مهمتر آن که این دستگاهها یا وضعیت مطلوب وآرمانی تعریف شدهای ندارند و در پی حفظ شرایط موجودند(وسرگردان هستند) و یا آنچه تعریف کردهاند با مبانی و آرمانهای اسلام انقلابی که امام تبینش نمود درتعارض است . به راستی کدامیک از دستگاههای فرهنگی ما، ازسکوت مردم در قبال مرگ۴۳ کارتن خواب در همسایگیشان (در خیابانهای شهر) احساس خطر فرهنگی کرد؟(وهمچنین از عدم مطالبهگری،سکوت در مقابل رشوه و…)
۸.«انقلاب فرهنگی» حرکتی است برای استقرار «فرهنگ انقلابی». و اگر بخواهیم انقلاب اسلامی به حیات خویش ادامه دهد و به آرمانهایش دست یابد، راهی جز جدیگرفتن این مقوله نداریم.
امروز شورای عالی انقلاب فرهنگی رسالت اجرایی شدن آرمانهای انقلاب فرهنگی را بر دوش گرفته است، و این مهم حاصل نمیشود جز آنکه شورا «مدیریت فرهنگی»را مهمترین وظیفه خویش بداند و به وظایف مدیریتی خویش (برنامهریزی، سازماندهی، کنترل، رهبری و…) در قبال فرهنگ انقلابی عمل نمایند.
پی نوشت:
۱-نقل به مضمون از استاد رحیم پور
منبع: نشریه دانشجویی هفت قفل، شماره 17، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق
|