شوراي عالي انقلاب فرهنگي: ايران دومين كشور كم تعطيلي جهان؛ فقط 77 روز تعطيل هستيم
تاریخ: ۱۸ بهمن ۱۳۸۹
ايران با هفتاد و هفت روز تعطيلات رسمي و آخر هفته داراي كمترين تعطيلات كلي در جهان است كه با در نظر گرفتن نيمه تعطيل بودن روزهاي پنجشنبه، تعداد كل تعطيلات به 103 روز ميرسد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، شوراي عالي انقلاب فرهنگي در جلسه هفته گذشته خود كه به رياست محمود احمدينژاد تشكيل شد، وضعيت تعطيلات كشور مورد بحث و بررسي قرار داد كه در بخشي از گزارش دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي چنين آمده است؛
* منظور از تعطيلي؛
تعطيلي روزي است كه مفهوم خاص مذهبي، ملّي يا فرهنگي دارد و به تناسب آن مراسم جمعي (يا فردي) خاصي برپا ميشود و هركس با قطع كار بهصورت كوتاه يا بلندمدت به منظور استراحت يا تفريح از آن بهره ميبرد. در تعطيلات شخص از محيط معمول كاري خود دور ميشود تا به تجديد قواي جسمي، رواني و معنوي ساعات بيشتري را در خانه و خانواده بگذراند. شادي كردن، صله رحم، انجام فرايض مذهبي، كمك در كارهاي منزل و امور جامانده در طي هفته و... از جمله كارهايي است كه افراد در ايام تعطيل به آن ميبپردازد.
در تعطيلات مربوط به مناسبتهاي مذهبي و برخي از مناسبتهاي ملي افراد براي شركت در مراسم خاص آن روز دست از كار ميكشند يا به احترام واقعهاي آن روز مذهبي كار را تعطيل ميكنند كه نشان دهنده اوضاع و شرايط غيرعادي و فوقالعاده است.
* آمار تعطيلات رسمي و غير رسمي
هر كشور از يك يا دو تقويم (يا بيشتر) براي زمانبندي فعاليتهاي خود استفاده ميكند. تعطيلات هر كشور رابطه مستقيم با تقويم مورد استفاده در آن دارد. معمولاً يك تقويم براي فعاليتهاي روزمره و اقتصادي و يك تقويم يا بيشتر براي فعاليتهاي مذهبي وجود دارد. در كشورهايي كه يك مذهب مورد قبول اكثريت جامعه ميباشد تعدد تقويم مذهبي وجود نداشته و مشكلات ناشي از آن كمتر خواهد بود و در كشورهايي كه تقويم رسمي و مذهبي آنها يكي است، مشكلات ياد شده تقريباً صفر ميباشد.
تعطيلات را مي توان به 2 دسته تعطيلات رسمي و غيررسمي تقسيم كرد كه خود داراي زيرشاخههايي به شرح زير است:
الف) تعطيلات رسمي:
1- تعطيلات فرهنگي: اين تعطيلات ريشه در سنّتهاي هر ملّت دارد و با گذر زمان تقريباً تغيير چنداني نميكنند.
2- تعطيلات ملّي: اين تعطيلات با تغيير و روي كار آمدن هر حكومت تعيين ميشوند.
3- تعطيلات مذهبي: اين تعطيلات به دين (يا مذاهب) مورد اعتقاد مردم يك كشور بستگي دارند.
4- تعطيلات آخر هفته: تعطيلات آخر هفته نيز منشأ ديني دارند (هرچند كمتر به آن پرداخته ميشود). در دين يهود شنبه، در مسيحيت يكشنبه و در اسلام روز جمعه جهت انجام فرائض و اعمال ديني تعطيل است. البته بسياري از كشورها دو روز يعني شنبه و يكشنبه را بهعنوان تعطيلات آخر هفته در تقويم خود دارند.
5- تعطيلات آموزشي: كه منحصر به سيستم آموزشي هر كشور است.
6- تعطيلات بينالمللي (با عنوان روز جهاني): در اين تعطيلات برخي دولتها براي هماهنگي با ساير كشورها مناسبت آن روز را پذيرفته و تعطيل اعلام ميكنند و از تعيين تعطيلي روز ديگر براي آن مناسبت خودداري ميكنند.
ب) تعطيلات غيررسمي:
اين تعطيلات بدون برنامهريزي قبلي و ناشي از موارد ذيل است:
1-حوادث غيرمترقبه: تعطيلي به دليل درگذشت يك شخصيت مهم يا تعدادي از افراد جامعه بر اثر يك حادثه.
2- شيوع بيماري: تعطيلي هنگام بروز يك بيماري خطرناك و همهگير شدن آن در جامعه.
3- بلاياي طبيعي و شرايط جوي: تعطيلي ناشي از زلزله، سيل، طوفان، برف سنگين، آلودگي هوا و... .
4- بينالتعطيلين: هنگام قرار گرفتن يك روزكاري بين دو روز تعطيل.
5- تعطيلات پنهان: هنگام قرار گرفتن روزهاي تعطيل گوناگون نزديك به يكديگر در تقويم.
6- اجلاس و مراسمهاي خاص: روزهايي كه به دليل برگزاري جلسات مهم بينالمللي در كشور و به لحاظ تدابير امنيتي تعطيل اعلام ميگردد.
* وضعيت تعطيلات در ايران:
بهطوركلي تعطيلات رسمي را ميتوان به 3 طبقه تعطيلات مذهبي، انقلابي و ملي تقسيم كرد:
1- تعطيلات مذهبي: اين تعطيلات ريشه در اعتقادات ديني ملتها دارند. اين گونه تعطيلات در كشورهايي كه تمايلات مذهبي قويتري دارند بيشتر مشاهده ميشود. كشورهايي همچون سوئد، نروژ، دانمارك، پرو و ايران در گروه كشورهايي قرار دارند كه بيشترين تعطيلات مذهبي را به خود اختصاص دادهاند.
تعطيلات مذهبي در ايران 15 روز است كه گاهي به علت گردش سال قمري و 354 روزه بودن سال، يك يا دو روز بر اين تعطيلات اضافه ميشود. اين تعطيلات عبارتند از تاسوعاي حسيني، عاشوراي حسيني، اربعين حسيني، 28 صفر وفات پيامبر اكرم(ص) و شهادت امام حسن(ع)، شهادت امام رضا(ع)، 17 ربيع ميلاد رسول اكرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، شهادت حضرت زهرا(س)، شهادت امام صادق(ع)، عيد مبعث، عيد قربان، عيد غدير، عيد فطر، ميلاد حضرت اميرالمومنين(ع)، 21 رمضان روز شهادت اميرالمومنين(ع) و نيمه شعبان ميلاد حضرت ولي عصر(عج).
2-تعطيلات انقلابي: اين تعطيلات ارتباط نزديكي با رژيمهاي حكومتي كشورها دارند. بررسيها نشان ميدهد كشورهايي كه انقلابهاي متعددي در آنها رخ داده است يا به تازگي حكومت و رژيم سياسي جديد در آنها مستقر شده است؛ تعطيلات انقلابي بيشتري دارند.
كشورهايي همچون پورتوريكو، كنگو، كوبا، شيلي و كلمبيا جزو كشورهايي هستند كه بيشترين تعطيلات انقلابي را دارند. در كشور ما نيز به دليل استقرار حكومت جمهوري اسلامي از سال 1357 تعداد تعطيلات انقلابي افزايش داشته است.
تعطيلات انقلابي در ايران شامل چهار روز است كه عبارتند از 12 فروردين روز جمهوري اسلامي، 14 خرداد رحلت حضرت امام خميني(ره)، 15 خرداد سالگرد قيام 1342 و 22 بهمن، سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي.
3-تعطيلات ملي: تعطيلات ملي عموماً منشا تاريخي- فرهنگي داشته و بدين لحاظ اين گروه از تعطيلات در كشورهايي كه قدمت تاريخي بيشتري دارند بيشتر مشاهده ميشوند؛ تعداد تعطيلات ملي در كشورهايي همچون چين، ژاپن، ايتاليا و ايران بيشتر از ساير كشورها است.
تعطيلات ملي در ايران شامل شش روز است كه عبارتند از 4 روز اول فروردين، سيزده فروردين (روز طبيعت)، 29 اسفند روز ملي شدن صنعت نفت.
در 75 سال گذشته همواره تعطيلات مذهبي بيشترين سهم را در مجموع تعطيلات رسمي ايران داشته و معمولاً اين سهم بين 50 تا 60 درصد كل تعطيلات بوده است. تعطيلات ملي نيز با تغييرات بسيار محدودي (بين 4 تا 6 روز) حدود 20 درصد تعطيلات رسمي را به خود اختصاص دادهاند و در نهايت تعطيلات انقلابي كه از نظر تعداد تقريباً معادل تعطيلات ملي است نيز حدود 20 درصد باقيمانده تعطيلات رسمي را به خود اختصاص دادهاند. تنها حالت استثنا در خصوص تعطيلات انقلابي مربوط به سال 1358 است كه معادل صفر است و علت آن تغيير رژيم حكومتي در ايران ميباشد كه تعطيلات حكومتي رژيم سابق حذف و تعطيلات نظام جديد انقلابي نيز شكل نگرفته بود.
بنابراين طبيعي است كه هرگونه تغيير عمده و اساسي در وضعيت تعطيلات رسمي در جهت ساماندهي آنها بايد به طور عمده معطوف به اين بخش از تعطيلات باشد، هر چند در خصوص تعطيلات ملي و انقلابي نيز لازم است بازنگري اساسي صورت گيرد. تقريباً تمامي قوانين و مصوبات پس از انقلاب اسلامي در جهت افزايش روزهاي تعطيل رسمي بوده است و اين باعث افزايش تعطيلات رسمي از 15روز در سال 1358 به 25 روز در حال حاضر (معادل 67 درصد) شده كه اين افزايش قطعاً تبعات فراوان اقتصادي-اجتماعي به دنبال داشته است (مركز پژوهشهاي مجلس،1384).
* تعطيلات آخر هفته در ايران و كشورهاي جهان:
يكي از انواع تعطيلات رسمي، تعطيلات آخر هفته است كه ميزان آن در كشورهاي مختلف بين يك تا دو روز در نوسان است. در ده سال گذشته هر سال حدود چهار روز (8/3روز) با تعطيلات روز جمعه مقارن شده است. بدين ترتيب ميتوان گفت تعطيلات رسمي در ايران عملاً بيست روز (4/20 روز) است.
تعطيلات رسمي ملي و انقلابي پراكندگي نامتوازني در طول سال دارند، از سوي ديگر در تعطيلات مذهبي و به ويژه تعطيلات ملي (در ماه فروردين) روزهاي تعطيل پيوسته ميباشند، كه باعث بروز مشكلاتي در جامعه از ابعاد مختلف ميشود، به طور كلي تعطيلات مذهبي تقريباً از پراكندگي قابل قبولتري در طول سال(قمري) برخوردارند و تنها در ماههاي محرم و صفر شاهد پيوستگي تعطيلات هستيم.
* مقايسه وضعيت تعطيلات در ايران و برخي كشورهاي جهان:
يمن با شصت و هفت روز و ايران با هفتاد و هفت روز تعطيلات رسمي و آخر هفته داراي كمترين تعطيلات كلي و آذربايجان و عراق با يكصد و بيست و نه و يكصد و بيست و هشت روز تعطيلات رسمي و آخر هفته داراي بيشترين تعطيلات كلي هستند.
البته لازم به ذكر است كه در ايران مجموع تعطيلات مذهبي، ملي و انقلابي در كشور 25 روز است (به غير از موارد استثناي مربوط به گردش سال قمري و 354 روزه بودن سال) كه با در نظر گرفتن 52 روز جمعه، مجموع تعطيلات رسمي در كشورمان 77 روز است و 288 روز كاري باقي ميماند. اين در حالي است كه با در نظر گرفتن نيمه تعطيل بودن روزهاي پنجشنبه تعداد كل تعطيلات به 103 روز و تعداد روزهاي كاري 262 روز است.
* ابعاد و آثار تعطيلات:
ابعاد اقتصادي تعطيلات: براساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1385، جمعيت كل كشور 5/70 ميليون نفر و تعداد شاغلين كشور 4/20 ميليون نفر بوده كه براساس برآوردها، حدودا 5/12 ميليون نفر از اين تعداد در فعاليتهاي صنعتي خدماتي مشغول كارند كه مستقيماً از نظام رسمي كاري كشور تبعيت ميكنند.
اين بدان معني است كه 5/12 ميليون نفر، دويست و هشتاد و هشت روز در سال كار ميكنند تا مصرف 365 روز 5/70 ميليون نفر را تامين كنند. معني واضحتر اين ارقام آن است كه در كشور ما، هر يك نفر روز كار و توليد، معادل 4 نفر روز مصرف بوده كه رابطهاي بسيار نامتوازن است، چرا كه هر يك نفر، مصرف چهار نفر را تأمين ميكند. يكي از دلايل اصلي اين عدم توازن در كنار بالا بودن نرخ بيكاري عليرغم تلاشهاي خوب صورت گرفته و بازدهي كاري بسيار پايين است؛ از طرف ديگر اگر 950 هزار ميليارد ريال درآمد ايجاد شده در بخشهاي ذكر شده را بر تعداد روزهاي كاري تقسيم كنيم به عدد حدود 3290 ميليارد ريال ميرسيم. يعني در هر يك روز كاري حدود 3290 ميليارد ريال درآمد جديد در كشور ايجاد ميشود.
هر چند رقم ذكر شده متوسط درآمد ايجاد شده در هر روز كاري است اما با توجه به فرصتهاي خالي موجود در اقتصاد كشور، ميتوان فاصله بين متوسط درآمد ايجاد شده در هر روز كاري را با هزينه فرصت يك روز كار نكردن تقريباً مساوي دانست و آن را متوسط افزايش درآمد كشور در اثر اضافه شدن يك روز به روزهاي كاري در نظر گرفت، بنابراين هر روز تعطيل تقريبا سه هزار و سيصد ميليارد ريال به اقتصاد كشور صدمه وارد ميكند . از طرفي بدليل اينكه مالياتهاي غيرمستقيم دولت تا اندازه زيادي مستقل از تعداد روزهاي كاري است در اثر هر روز تعطيل، مقداري از درآمد مالي دولت نيز كاسته ميشود. با انجام محاسبات براساس دادههاي معتبر موجود، به ازاي هر روز تعطيل حدود 835 ميليارد ريال از درآمدهاي دولت كاسته ميشود. پس در نهايت هر روز تعطيل، در مجموع 4135 ميليارد ريال براي كشور هزينه دارد.
در گزارشي كه مركز پژوهشهاي مجلس انجام داده با استناد به آمارهاي صندوق بينالمللي پول، توليد ناخالص داخلي ايران 97 ميليارد دلار اعلام شده است. در اين گزارش تصريح شده هر روز تعطيلي اضافي (با فرض مجموع 220 روز كاري) 24 ميليون دلار از توليد ناخالص داخلي خواهد كاست. اگر چنين مبنايي براي احتساب اثر تعطيلات بر توليد ناخالص داخلي پذيرفته شود و ميزان روزهاي كاري با توجه به آنكه تعداد تعطيلات رسمي به علاوه پنجشنبه و جمعه ها 104 روز است به 200 روز كاهش يابد نتيجه آثار تعطيلات بر GDP در سالهاي اخير بسيار بيشتر خواهد شد.
در گزارش مركز پژوهشها تعداد روزهاي كاري 200 روز اعلام شده است، آخرين آمارهاي بانك مركزي نيز بيانگر آن است كه توليد ناخالص داخلي كشور در سال 85 ، 201 هزار ميليارد تومان بوده است. بنابراين با پيروي از شيوه استفاده شده در مركز پژوهشهاي مجلس ميتوان نتيجه گرفت هر روز تعطيلي اضافي، در حدود 913 ميليارد تومان از توليد ناخالص داخلي كشور خواهد كاست.
در كنار اين آثار اقتصادي مطالعات مركز پژوهشها نشان داده بهرهوري نيروي كار روزهاي پس از تعطيلات در مقايسه با روزهاي ديگر بسيار پايينتر است. پايين بودن بهرهوري در روزهاي بعد از تعطيلات براي كشوري كه با فقر بهرهوري نيروي كار و عوامل توليد روبهرو است. اين ضرورت زماني عينيت بيشتري مييابد كه به اين جمله وزير سابق اقتصاد و كار آلمان توجه شود. حسين عبده تبريزي در سرمقاله يي 6آبان سال گذشته روزنامه سرمايه به نقل از وي نوشت: "نيم درصد از رشد اقتصادي سال 2004 آلمان به دليل كاهش تعطيلات عمومي بود ".
طبق محاسبات در صورت كاهش تنها پنج روز از تعطيلات رسمي كشور بيش از 7000 ميليارد ريال از هزينههاي دستمزدي كه بابت روزهاي تعطيل رسمي به اقتصاد مملكت تحميل ميشود، كاسته خواهد شد. تعطيلات در كشور فيليپين توانسته ميزان توليد را تا 5/3 درصد افزايش دهد كه علت اصلي آن رشد صنعت گردشگري و توريسم شامل رستورانداري، هتلداري، حمل و نقل و... است.
ابعاد اجتماعي و سياسي تعطيلات: از 25 روز تعطيل رسمي تنها چهار روز متعلق به تعطيلات انقلابي است كه اين چهار روز عبارتند از دوازدهم فروردين (روز جمهوري اسلامي)، چهاردهم خرداد (سالروزرحلت امام خميني (ره)، پانزدهم خرداد (قيام 15 خرداد) و بيست و دوم بهمن (روز پيروزي انقلاب اسلامي).
* آثار فردي تعطيلات و نحوه استفاده صحيح از آن:
با توجه به نحوه استفاده صحيح از تعطيلي (مديريت فردي تعطيلي) آثار مثبت آن در فرد و رضايتمندي وي قابل مشاهده خواهد بود.
انجام اعمال مذهبي: هنگام تعطيلي آخرين روز هفته و تعطيلات مذهبي فرصت خوبي براي جدايي از مسايل دنيوي و پرداختن به معنويات ميباشد.
استراحت: تعطيلي آخر هفته براي استراحت و رفع خستگي كار هفتگي در نظر گرفته شده مگر در موارد استثنا (مانند فشاركاري در يك دوره زماني يا بيماري كه با مرخصي قابل رفع ميباشد).
تفريح: براي ايجاد روحيهي شاد در خود و ديگران، احتياج به روزهاي تعطيلي با مضمون جشن و عيد ميباشد.
گردش: براي انبساط خاطر، شناخت موهبتهاي الهي و بدست آوردن آگاهي و اطلاعات مفيد از كشور و جهاني كه در آن زندگي ميكنيم از روزهاي تعطيل براي امر گردشگري استفاده ميشود.
ديد و بازديد: شغلهاي امروزي و دوري محل زندگي فاميل، دوستان و آشنايان (با وجود وسايل ارتباطي مختلف) باعث كم شدن ارتباطات نزديك گرديده است كه از مهمترين مسايل فرهنگي ـ اجتماعي ميباشد و احتياج به فرصتي فارغ از كار روزانه (تعطيلي) دارد تا به اين مهم پرداخته شود.
انجام كارهاي شخصي: برخي كارهاي شخصي در هنگام فراغت از كار روزانه به دليل فرصت كوتاه قابل انجام نميباشند و احتياج به زمان بيشتري دارند كه اين امر در روزهاي تعطيل تحقق پذير است.
انجام كارهاي عقبافتاده: برخي كارها به دليل گرفتاري يا دلايل ديگر به تاخير ميافتند كه روز تعطيل فرصت خوبي براي انجام يا اتمام آنهاست.
بر اساس اين گزارش، مخبر دزفولي دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز در همين زمينه اظهار داشت: عليرغم برداشتي كه از ميزان تعطيلات در كشور است، بررسيهاي مقايسهاي و تطبيقي نشان ميدهد كه مجموع تعطيلات رسمي و آخر هفته در ايران، پس از كشور يمن از نظر ميزان كم بودن در رده دوم جهان است.
وي با بيان اينكه تعطيلات كاركردهاي مختلفي دارد و نگاه تكبعدي اقتصادي به مقوله تعطيلات نگاه درستي نيست، گفت: در بحث تعطيلات بايد نگاه جامع به تمام ابعاد فرهنگي، اجتماعي، سياسي و همچنين اقتصادي داشته باشيم.
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي همچنين تاكيد كرد: كشور ما كشوري با ويژگيهاي اسلامي، انقلابي و ملي است كه هر كدام از اين ويژگيها، نقشهاي مختلفي براي تعطيلات دارند.
وي در همين زمينه خاطرنشان كرد: از منظر اقتصادي گرچه در نظام رسمي، كار در ايام تعطيلي غيرفعال است ولي در نظام غيررسمي مسافرتها افزايش پيدا كرده و صنايعي كه با گردشگري مرتبط هستند، رونق بيشتري پيدا ميكنند.
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي در ادامه يادآور شد: اين گزارش نشان داد كه وضعيت تعطيلات در ايران در مقايسه با وضعيت تعطيلات با ساير كشورهاي جهان در سطح كمي قرار دارد.
مخبر دزفولي با بيان اينكه گزارش ارائه شده در جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اتفاق مورد تاييد اعضاي شوراي عالي قرار گرفت و تقريبا همه اعضاي شورا گزارش را متقن، كامل و در عينحال مفيد دانستند، گفت: مقرر شد اين گزارش به صورت يك سند رسمي از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي منتشر شود تا جهت برنامهريزي بهينه ساماندهي وضعيت تعطيلات مورد استفاده قرار گيرد.
|