بازتاب انقلاب اسلامی در بحرین
رضا عابدی
تحولات اخیر در بحرین خواب سنگین بسیاری از حاکمان عرب حوزه ی خلیج فارس و بویژه عربستان سعودی را پریشان کرده است. مظلومیت تمام کمال شیعیان بحرین و سکوت قبرستانی رسانه های مدعی دموکراسی و آزادی بیان قلب بسیاری را شکست. معدود رسانه های عرب منطقه نیز که به انعکاس جهت دار وقایع بحرین همت گماردند با ادبیاتی غیرمنصفانه تحولات جاری این کشور را در اثر تحریک همکیشان ایرانی بحرینی ها در ایران می خوانند. گرچه حمایت معنوی مردم ایران از شیعیان مظلوم بحرین بر کسی پوشیده نیست؛ اما باید دید که ریشه ی همراهی مردم این کشور با مردم ایران در کجاست؟ اکثر تحلیل گران علاوه بر اشتراکات مذهبی، تاریخی و نژادی دو ملت، کارزار انقلاب اسلامی بهمن 1357 را نقطه ی آغاز اثر پذیری ملت بحرین از برادران ایرانیشان می دانند. در این چهارچوب نقش رهبری معنوی آیت الله خمینی بیش از پیش جلوه گر است؛ لذا به علت اهمیت موضوع در سطور آتی به تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر بحرین خواهیم پرداخت.
تا قبل از قیام امام خمینی (ره) شیعیان خلیج فارس فاقد سابقه مقاومت فراگیر در برابر حكومتها بودند. آنان در بسیاری موارد احساس می كردند كه در حاشیه قراردارند، لیكن هیچگاه شكایات و نارضایتیهای خود را به صورت قیام و طغیان بروز نداده و نیز نكوشیده بودند كه دولتی را سرنگون كنند برخی از آنان حداكثر از طریق تظاهرات و ناآرامی به نفوذهای خارج از جامعه خود واكنش نشان میدادند حتی در آن زمان نیز شیعیان به تنهایی عمل نمیكردند بلكه بیشتر به عنوان بخش از یك ائتلاف گستردهتر اپوزیسیون دست به عمل میزدند طی دهه 1970 نارضایتیها رو به فزونی نهاد تسریع تجدد و مدرنیزاسیون كه كشورای عربی خلیج فارس آن را تجربه كرده بود، باعث بروز مسائل اجتماعی شد كه دامنگیر شیعیان نیز گردید. از جمله این مسائل میتوان به ورود صدها هزار كارگر خارجی كه هم با كارگران محلی رقابت میكردند و هم غالبا تأثیرات افراطی بر جای میگذاشتند اشاره كرد. شكاف اقتصادی اجتماعی نیز میان سرمایه گذاران موفق جدید و كارگران و نیز شكاف فرهنگی رو به گسترش میان افراد متخصص تازه تحصیل كرده و طبقات سنتی پدیده گسترش شهرها زوال ارزشهای اجتماعی سنتی و فساد ملازم این روند بود. تحت این شرایط شیعیان غیر متمكن و غیر متخصص احساس میكردند كه دچار نوعی نابسمانی اجتماعی هستند. مصرف در حد افراط دولتمردان و بسیاری از خانوادههای ثروتمند سنی نیز احتمالا باعث انزوای بیشتر شیعیان میشد با این حال تا هنگام انقلاب ایران چنین نارضایتیهایی كه در اثر ثروت نفتی پدید میآمد امكان بروز سیاسی نیافت.
هنگام پیروزی انقلاب اسلامی مقامات بحرینی از آن استقبال كردند و مطبوعات به تجلیل از رهبری آن پرداختند نماینده سازمان آزادیبخش بحرین طی یك مصاحبه پیرامون انقلاب اسلامی ایران اظهار داشت ملت مسلمان بحرین از اوایل نهضت عملیات و تظاهرات بزرگ ملت مسلمان ایران ،علیه رژیم منحوس شاه را پی گیری میكردند و هر لحظه در انتظار دریافت اخبار جدید از اوضاع داخلی ایران به سر میبردند. وی كه از روابط عمیق دو ملت مسلمان ایران و بحرین سخن میگفت اضافه كرد: تنها آرزوی ملت بحرین پیروزی انقلاب در ایران بود و اهمیت اخبار ایران به جایی رسید كه در بحرین هر كسی فكر میكرد این اخبار در داخل بحرین جریان دارد و به خود مردم بحرین مربوط است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مردم بحرین با حمل پلاكارد تظاهرات عظمیی به حمایت و همبستگی با انقلاب اسلامی ایران بر پا كردن همبستگی و اتحاد مردم مسلمان بحرین با مردم مسلمان و انقلابی ایران به حدی بود كه سازمان آزادی بخش بحرین به عنوان نماینده همین مردم قبل از پیروزی با رهبران انقلابی ایران ارتباط داشته و همكاری میكرد.
در ماه اوت 1979 رسانههای همگانی ایران اعلام كردند هادی مدرسی از طرف امام خمینی به عنوان نماینده شخصی او در بحرین منصوب شده است. در بحرین سخنرانی مدرسی به دو تظاهرات علنی منجر شد یكی از آنها با اجازه مقامات روز 17 اوت مصادف با روزی كه امام خمینی آن را روز قدس نامیده بود، برگزار شد تظاهرات دوم روز 19 اوت به دنبال بازداشت او سبب شد كه حدود 500 نفر تظاهرات كرده و خواستار آزادی او شوند كه 28 تن از آنان بازداشت شدند آنگاه مقامات بحرینی روز 31 اوت مدرسی را اخراج كردند. مدرسی خود را مبلغان تحقق بخشیدن انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ انقلابی نامید نهایت این كه رهبران مبارزه در واقع روحانیونی بودند كه تحصیلات مشترك آنان را به طبقه روحانیون ایران ارتباط میداد
معهذا انقلاب ایران ،در بین شیعیان بومی كشورهای خلیج فارس پاسخ مساعدی یافته بود تظاهرات 19 اوت 1979 در بحرین نمودار چیزی بیش از یك پاسخ ساده به تحریكات خارجی بود. روز 31 دسامبر 1981 مقامات بحرین اعلام كردند توطئهای را كه علیه رژیم حاكم پیریزی شده بود سركوب و دهها تن را كه در این توطئه مشاركت داشتهاند بازداشت كردهاند. آنها این توطئه را متوجه جبهه آزادی بخش اسلامی بحرین به رهبری مدرسی نمودند كه در آن هنگام پخش رادیویی امور خلیج شبكه رادیویی ایران را رسما اداره میكرد.
بنا به ادعای دولت بحرین عدهای از ساكنان پیشین كشورهای خلیج فارس با كمك احتمالی مقامات ایران در كار با مواد منفجره و خرابكاری تعلیم دیده و پنهانی وارد بحرین شده بودند. آنان قرار بود سلاحهایی را به كار برند كه توسط یك گروه محلی تحت كنترل ایران درچنین مخفیگاه نزدیك منامه كار گذاشته شده بود آنگاه قرار بود كه آنها لباس افراد پلیس را به تن كنند و مردم را به قیام همگانی فرا خوانند هدف نهایی عبارت از برپایی یك جمهوری اسلامی به رهبری مدرسی در بحرین بود. دولت ایران به دست داشتن در توطئه متهم و از جمله ادعا گردید كه پنج هاوركرافت پر از افراد مسلح و تجهیزات آماده بود از بوشهر عزیمت و به اجرای شورش مزبور یاری رسانند. این ادعا از طرف دولت ایران تكذیب گردید.
مسلمانان بحرین با تأثیر پذیری از انقلاب اسلامی و نیز حمایت انقلابیون ایرانی حركات چندی بر علیه حكام خود انجام دادند. ایران مبارزه تبلیغاتی شدیدی در جهت صدور انقلاب در حوزه خلیج فارس به راه انداخت و از طریق انتشار جزوهها و پیامهای رادیویی " صدای انقلاب اسلامی " به زبان عربی و نوارها و سخنرانیها و تودههای مسلمان عموما و شیعیان را خصوصا تحت تأثیر قرار میداد در روز 24 آوریل 1980 و به دنبال بازداشت و اعدام آیت الله سید محمد باقر صدر رهبر مذهبی شیعیان عراق شیعیان در منامه پایتخت بحرین دست به تظاهرات زدند. پلیس جمعیت تظاهر كنندگان را متفرق و عدهای از آنها را بازداشت شدگان چند روز بعد در گذشت و گفته شد كه مرگ او در اثر شكنجه به دست افراد پلیس بوده است. این واقعه به نوبه خود باعث بروز چندین تظاهرات دیگر در ماه مه گردید.
طی سالهای 1979 و 1980 رژیمهایی كه مواجه به اعتراضات شدید و بعضا خشونت بار بودند توجه بیسابقهای به تدوین فرمول سیاسی در قبال سكنه شیعه خود مبذول داشتند این هم بر تشویق مبتنی بود و هم بر تنبیه فیالمثل در عربستان سعودی منابع مالی برای برق رسانی در مقیاس وسیعی پروژههای خشك كردن باتلاقها احداث مدارس و بیمارستانه در قطیف و سایر شهرهای شیعه نشین تخصیص یافت اعضای طراز اول خاندان سلطنتی از این منطقه دیدار میكردند تا با بزرگان و مشاهیر شیعه ملاقات كنند.
اگر چه با كمك نمایندگان امام خمینی، هم آوازی و وحدت شیعیان خلیج فارس با انقلاب ایران رو به رشد نهاد، اما در 1980 هنگامی كه این ناآرامی به اوج خود رسید، جوامع شیعه موفق نشدند خشم خود را در قالب یك نهضت سیاسی سازمان دهند گروههای اپوزیسیون رادیكال شیعه در خلیج فارس كه از پشتیبانی مردمی و رهبری پویا و اصیل محروم بودند تماما به حمایت خارجی متكی باقی ماند و ایران مطابق با ضروریات استراتژی منطقهای خود از آنها حمایت میكرد.
از آنجایی كه حكومتهای این كشورها (كشورهای خلیج فارس ) هنوز مراحل گذار از بحرانهای هویت ،مشروعیت و مشاركت را طی نكرده بودند و از نظر سیستم سیاسی بسیار عقب مانده و از نوع خانوادگی قبیلهای و سنتی هستند بنابراین در هر زمانی میتوانند دچار یك شورش و بحران عمومی شوند، به خصوص كه در سالهای اخیر مردم این كشورها از جمله نسل با سواد و متخصص خواستار مشاركت سیاسی شدهاند وعلیرغم این كه حاكمان این كشورها به طرق مختلف از جمله با استفاده از ثروتهای به دست آمده از فروش نفت این بحران را به تأخیر انداختند ، وجود بعضی عوامل تحریك كننده مانند حضور نیروهای دولت بیگانه باعث بروز بحرانهای دیگر از جمله بحران مشروعیت و به دنبال آن مشاركت گردید و بدین وسیله اغتشاش و ناآرامی را برای دولتهای منطقه به ارمغان خواهد آورد. هر چند در دو دهه اخیر عامل قدرت و مشروعیت آنها را در آمدهای نفتی تشكیل داده است. آنان نیز با استفاده از این درآمد و از طریق فراهم نمودن نیازهای اقتصادی مردم یعنی ایجاد رفاه ، مشروعیت اقتصادی برای حكومتهای خود فراهم كردهاند اما عواملی مانند عدم افزایش درآمدهای نفتی نوسانات قیمت و مقدار نفت صاد شده و تخصیص قانونی و غیر قانونی بخش عظیمی از درآمدهای نفتی به خانوادههای حام این نتیجه را در بر داشتهاند كه افزایش در آمد نفتی دیگر امكان پذیرنیست ، از دست داده است از بعد دیگر كلا تحولات منطقهای و در مواردی تحولات بینالمللی ،مشروعیت حكومت های موجود را شدیدا خدشه دار كرده است.
|