حماقت هالیوودی
محمدصادق الحسینی
طرح اتهام علیه ایران در مورد توطئه برای ترور سفیر سعودی در واشنگتن، با زنجیرهی گستردهای از تحولات منطقه مرتبط است. در اظهارات آمریكاییها دربارهی این ادعا، تنها یك داستان پلیسی بیارزش دیده میشود كه هدف آن چیزی جز سرپوش گذاردن بر شكستهای چندجانبهی آمریكا نیست؛ شكستهایی مثل مسئلهی عراق. در عراق فرمانده ارتش آمریكا خواستار تمدید حضور نیروهای آمریكایی تا سال 2016 و كسب مصونیت قضایی برای آنان شده بود، اما جریان مقاومت اجازه نداد كه آنها با وجود جرایمی كه در عراق مرتكب میشوند، به این برگ برنده دست یابند. به همین خاطر آمریكاییها سعی كردند از طرفی بر قتل عامهای خود در عراق سرپوش بگذارند و از طرف دیگر با رواج ایرانهراسی، روابط كشورهای عربی با ایران را تیره كنند.
سؤال اصلی
سؤالی كه مطرح میشود، این است كه اهداف این حركت چیست؟ بعید است كه این حركت رسانههای آمریكایی با هدف تدارك یك جنگ علیه ایران باشد، بلكه این حركت فقط با هدف ترساندن اعراب است تا با ایران وارد مذاكره نشوند و به این ترتیب از توافق میان ایران و اعراب جلوگیری كنند.
در این میان سعودیها با موضعی كه اتخاذ كردند، یك بار دیگر در برداشت صحیح از اتفاقات منطقهی عربی شكست خوردند. آنها متوجه این مطلب نشدند كه آمریكا و غرب در قمار خود برای ساقط كردن بشار اسد شكست خوردهاند. گمان آنها این بود كه این معركه هنوز داغ است و نظام سوریه ممكن است از هم بپاشد. آنها به سبب این برداشت اشتباه از مسئلهی سوریه به این قمار ادامه دادند و در دام آمریكا گرفتار شدند. البته همین باور كردن سخنان آمریكا موجب شده است تا سعودیها بر همپیمان استراتژیك سوریه یعنی ایران فشار بیاورند.
چرا سعودی در كنار اسرائیل قرار گرفته است؟
آنچه كه برای مشاهدهگر بیرونی عجیب مینماید، این است كه عربها و سعودیها چگونه از مسئلهی دست داشتن صهیونیستها در این مسئله غفلت كردهاند؟ زیرا اتهامی كه متوجه ایران شده، دست داشتن در توطئهای برای هدف قرار دادن همزمان سفارت عربستان و اسرائیل است. كنار هم گذاشتن این دو هدف چه معنایی دارد؟ آیا به خاطر این نیست كه عربستان برنامههای اسرائیل را دنبال میكند؟ عربستان چگونه میتواند قبول كند كه هدف تهاجم مسلمانان قرار گرفته باشد، در حالی كه مسلمانان میان صهیونیستها و عربها تفاوت قائلند. اگر عربستان عاقلانهتر بیندیشد و از همسایگان مسلمان خود مطمئن باشد، در توطئهی رواج ایرانهراسی شركت نمیكند و ایران را به جای اسرائیل، دشمن خود نمیداند.
ما میبینیم كه تمامی خبرهای منتشرشدهی آنها تحت عنوان دلایل اثبات نقش ایران در این ماجرا مانند مسألهی شاهدان دروغین و دادگاه بینالمللی ماجرای ترور رفیق حریری در لبنان و مسئلهی ادعاهای آنها دربارهی سوریه ساختگی است. یعنی همهی این برنامهها در سازمان اطلاعات آمریكا طراحی شده تا آنها با تمام توان خود، مقاومت و بازوان آن را در ایران، سوریه، لبنان و فلسطین و دیگر كشورها هدف قرار دهند. هدف اصلی آنها بستن پروندهی اصلی، یعنی خاتمهی درگیری اسلام و رژیم صهیونیستی است.
با اینكه كمتر كسی از تحلیلگران توقع دارد كه آمریكاییها در سایهی معادلات كنونی منطقهای و توازن قوای فعلی و میدانی در منطقه، جرأت جسارت یا دستدرازی به سوی ایران را داشته باشند، اما اگر از سلطهگران توسعهطلب آمریكایی یا صهیونیستها چنین حماقتی سر بزند، منطقه به جهنمی تبدیل خواهد شد كه بساط امپراطوری آمریكا را برخواهد چید.
به عبارت دیگر، آنهایی كه این سناریوی هالیوودی را برای ارعاب ایران یا ایجاد فتنه بین مسلمانان طراحی كردهاند، باید بدانند كه ایران هر حركت مخربی را در منطقه با كمال دقت رصد میكند و در صورت لزوم امپراطوری آمریكا را نیز به زانو درخواهد آورد.
آمریكاییهای كمحافظه باید یادشان باشد كه اگر مرتكب چنین حماقتی، آن هم در آستانهی اجتماع عظیم مسلمانان در مراسم حج شوند، همان مصیبتی بر سرشان خواهد آمد كه در ابتدای انقلاب و در ایران اسلامی بر سرشان آمد، اما این بار با دستان متحد تمامی مسلمانان جهان.
منبع: پايگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب
|