حسن عباسي: جريان مرموز درصدد ليبراليزه كردن فرهنگ و سياست است

به گزارش خبرگزاري فارس از همدان، حسن عباسي در نشست بررسي سياست اقتصاد استراتژيك جمهوري اسلامي با موضوع "در نبردي مشكوك " در دانشگاه بوعلي سيناي همدان با اشاره به اهميت نامگذاري امسال به عنوان سال جهاد اقتصادي و لزوم توجه به حركت انقلابي و جهادگونه در اين راستا اظهار داشت: بايد به اين امر مهم توجه داشت كه مهندسي اقتصادي تأثير بسزايي در مهندسي اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد.
وي به مشكلات غرب در دنياي معاصر پرداخت و ادامه داد: با بررسي دليل ركود اقتصادي گسترده غرب، مي‌توان ريشه اين مشكلات عديده را در "پول‌محور " بودن اقتصاد در نظام اقتصاد نوين دانست.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با اشاره به نظرات دكتر نايل فرگوسن استاد تاريخ اقتصاد دانشگاه هاروارد اظهار داشت: اين استاد دانشگاه در زمان وقوع فروپاشي نهادهاي مالي و بانكي در ايالات متحده آمريكا، نظام اقتصادي غرب را نظام "بانك محور " و ربوي خواند.
وي ادامه داد: فرگوسن "پول "، "بانك " و "بورس " را به عنوان مثلثي مورد بررسي قرار داد كه ريشه و ساز و كار اصلي آنها در اقتصاد نوين در طول چند سال گذشته بر مبناي "ربا " استوار شده است.
عباسي با اشاره به اينكه به صراحت در قرآن كريم از "ربا " به عنوان "جنگ با خدا " ياد شده است، در ادامه بيان كرد: از نظر بنده ما در يك نبرد مشكوك قرار داريم به طوري كه ناخواسته به "جنگ با خدا " رفته‌ايم و حتي نمي‌دانيم در جنگيم و با خدا مي‌جنگيم.
وي بخش قابل توجهي از معضلات فرهنگي و سياسي را ريشه در نظام مالي و نظام اقتصادي كشور دانست و ابراز داشت: كشور از نظر اقتصادي در نظامي درگير شده‌ كه تار و پود آن "ربوي " است چرا كه مبناي آن بر پول‌محوري استوار شده است و شايد بسياري از مسئولان كشور بر اين امر واقف نيستند.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با بيان اينكه شايد اين سئوال در اذهان طرح شود كه "مگر اقتصاد بدون پول نيز متصور است،، افزود: در پاسخ به اين سئوال مي‌توان گفت اهميت و ارزش پول كمتر از 80 سال است كه اين قدر در جهان برجسته شده است، يعني بعد از قضيه بحران مالي دهه 1920 و 1930 ميلادي جايگاه فعلي را براي پول شاهد و ناظر هستيم.
وي در ادامه به بررسي فلسفه وجودي نهادي به عنوان "بانك " اظهار داشت: در ونيز گروهي يهودي اقدام به قرض دادن پول به غير از يهوديان مي‌كردند، اين افراد روي صندلي‌هايي مي‌نشستند كه به آن bank گفته مي‌شد.
عباسي با بيان اينكه واژه bank از ريشه كلمه لاتيني "نيمكت " است، افزود: بعد از مدت زيادي اين گروه از چنان محبوبيت و گستره فعاليتي برخوردار شدند كه اقدام به خريد ساختمان بزرگي كردند كه نام آن را بانك گذاشتند.
رئيس مركز بررسي‌‌هاي دكترين امنيت بدون مرز با بيان اينكه گرايش به انحراف از نحوه به كارگيري الفاظ آغاز مي‌شود، افزود: تحقيق پايه از مفاهيم پايه آغاز شود تا بتوان به سرمنزل و مقصد درستي رسيد.
وي ضمن اينكه مرسوم شدن اصطلاح "بانكداري اسلامي " را يك فاجعه خواند، از آن به معناي "رباي اسلامي " تعبير كرد و ابراز داشت: درست در همين جاست كه در يك منازعه مشكوك سير مي‌كنيم و نمي‌دانيم كه در چه جنگي و كجاي آن قرار داريم.
عباسي تصريح كرد: با ترويج نظام بانكداري و فعاليت بانك‌ها، سفره مردم با اقتصاد ربا بنيان، آلوده مي‌شود كه نتيجه آن، آلودگي‌هاي فرهنگي و سياسي در جامعه است.
وي با اشاره به اينكه "عدالت " به معناي "قرار گرفتن هر چيز در سر جاي خود " است، ابراز داشت: به طور قطع ابتدا بايد "عدالت " را از "مفهوم " شروع كرد و هر مفهوم را در جاي خود به كار برد نه اينكه در اين مورد مسامحه‌كاري كرد، همچنين لازم است "روش‌ها " را نيز سر جاي خود به كار گيريم.
اين تحليلگر مسائل استراتژيك با اشاره به اينكه سخن از وجود شوراي فقهي در بانك مركزي مي‌شود، افزود: بايد به اين سئوال پاسخ داده شود كه آيا اعضاي شوراي فقهي معناي "بانك " را مي‌دانند و آيا معتقد هستند كه اين واژه مترادف با "ربا " است، و اينكه شأن فدرال رزرو (بانك مركزي) از كجا و بر چه اصولي ايجاد شد و آيا اسلوب و اساس در نظام ديني ما پذيرفتني است.
وي "بانك " و "اقتصاد ربوي " را مهم‌ترين عامل از بين بردن بنيان‌هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي كشور دانست و بيان داشت: براي مثال بايد به اين نكته اشاره كرد كه نقدينگي از دست مردم جمع شده و تبديل به زيباترين ساختمان‌ها براي بانك مي‌شود؛ در طول هزار سال "مساجد " نگين معماري كشور بودند ولي امروزه ساختمان بانك‌ها به عنوان شاهكار معماري جمهوري اسلامي مطرح هستند.
عباسي با بيان اينكه "ليبراليزم اقتصادي " بي سروصدا و به صورت چهارنعل در نظام جمهوري اسلامي مي‌تازد و حتي مي‌توان گفت از آن حمايت نيز مي‌شود، تصريح كرد: به طور قطع نهاد "بانك " به عنوان پايگاه و قلب اصلي ليبراليزم اقتصادي به شمار مي‌رود.
وي ادامه داد: آثار و شواهد موجود نشان از آن دارد كه اقتصاد ليبراليستي موجود در كشور، در حال ليبراليزه كردن "فرهنگ " و "سياست " كشور است.
اين تحليگر مسائل استراتژيك "شكل‌گيري طيف بورژوا " و "نهادينه شدن كاپيتالسيم و سرمايه‌داري در كشور " را دو پيامد اقتصاد "پول‌مبنا " خواند و ابراز داشت: جريان مرموزي در كشور وجود دارد كه اصرار بر ليبراليزه كردن اقتصاد ايران دارد و بر اين موضوع پافشاري مي‌كند.
وي ادامه داد: فرگوسن "اقتصاد ربوي " دنياي غرب را دليل فروپاشي آن مي‌داند ولي در جامعه ما مسئولان براي مواجهه با اين نوع اقتصاد تعارف دارند.
عباسي با اشاره به اينكه برخي اعتقاد دارند "مگر مي‌شود بانك را از كشور حذف كرد " خاطرنشان كرد: اين دسته از افراد داراي فكرهاي كوچك هستند و اعتقادي ندارند كه مي‌توان الگويي متفاوت از آن چه در حال حاضر با آن مواجه هستيم، ارائه كرد.