حبس يكساله «آيات القرمزي» به خاطر سرايش شعر عليه حكومت بحرين
تاریخ: ۲۲ خرداد ۱۳۹۰
به گزارش خبرگزاري فارس، به نقل از پايگاه روزنامه الوسط بحرين، جلسه محاكمه شاعر جوان بحريني «آياتالقرمزي» به اتهام «مشاركت در همراه كردن مردم براي انجام جرائم» و همچنين «تلاش براي ايجاد نفرت از نظام پادشاهي» امروز(يكشنبه) در منامه برگزار شد.
بنابر اين گزارش در دادگاه نظامي آيات القرمزي دادستان نظامي بحرين بر گناهكار بودن اين شاعر بحريني تاكيد كرده و درخواست حبس يكساله وي را ارئه داده است كه مورد موافقت دادگاه نظامي بحرين واقع شده است.
بنابر اين گزارش آيات القرمزي شاعر و دانشجوي 20 ساله بحريني است كه در به دليل شعرخواني در ميدان اللولو منامه در نيمه فوريه گذشته (اواخر بهمن 89) تحت تعقيب قرار گرفت.
وي كه مدتي فراري بود پس از حمله چندباره پليس بحرين به خانوادهاش و تهديد آنان خود را در 30 مارس(9 فروردين) به نيروهاي امنيتي بحرين معرفي كرد.
آيات القرمزي در 15 روز اول حبس خود را در انفرادي گذراند و تاكنون تنها دو بار موفق به ديدار با خانوادهاش شده است و همچنين منابع سازمان عفو بينالملل از شكنجه او به دست نيروهاي امنيتي بحرين خبر دادهاند. وي به كارشناسان سازمان عفو بينالملل گفته است كه با برق او را شكنجه كردهاند.
بنابر اين گزارش حكم حبس آيات القرمزي دومين حكم دادگاههاي نظامي بحرين عليه زنان و حكمي عليه آزادي بيان در اين كشور محسوب ميشود.
به گزارش فارس در روزهاي پاياني فروردين خبر شهادت اين شاعر بحريني منتشر شد كه شخص ناشناسي با خانواده آيات القرمزي تماس گرفت و اعلام كرد كه وي به كما رفته و در بيمارستان ارتش بستري است.
شعر آيات القرمزي كه موجب زنداني شدن وي شد به شرح زير است:
ما زندگي در قصر را نميخواهيم و هواي رياست هم در سر نداريم
ما مردماني هستيم كه ذلت و بدبختي را از بين خواهيم برد
ما انسانهايي هستيم كه بدون اعمال خشونت ظلم را از اساس ريشهكن خواهد كرد
چرا كه نميخواهيم مردم در ضعف و بيچارگي خود باقي بمانند
***
گفتوگوي تمثيلي حمد و شيطان:
ابليس: اي حمد از خدا بترس. دل من بهخاطر اين مردمان تكه تكه شده، من عليه تو بهپا خواهم خاست
حمد: من اينگونه ياد گرفتم كه آنان را ناديده بگيرم و خوارشان كنم و به انواع بدبختيها مبتلايشان كنم
ابليس: اي حمد، آيا صداي اعتراض مردم را نميشنوي؟
حمد: اي ابليس، من از خون اين مردمان سير نميشوم
بعد از من اين سرزمين براي هيچ كودك و جوان و بزرگسالي نبايد گوارا باشد
براي خواري و ذلت هزاران در گشوده شده است
و جوانها در زندان بهسر ميبرند و كل مردم را داغدار كردهام
***
من سعادت را جز در مرگ نميبينم
و زندگي با ظالمان را جز ننگ و عار نميدانم
***
خون مردمان بي هيچ گناهي ريخته ميشود
گويي بحرين كربلاست
|