آخوندي كه آقا از او تجليل كرد
سرویس سیاسی مفید نیوز :: در مملکت ما عدهای روشنفکر غرب زدۀ عوام فریب وجود دارند که در تلاشاند خود را به عنوان یک تافتۀ جدا بافته معرفی کنند و با قاطی کردن کلی اشتباه با چهارتا حرف درست، جلب توجه کرده و شخصیت ویژهای از خویش در اذهان مردم ترسیم نمایند. در این وضع، بیان معیارهای یک مصلح و نخبۀ دینی...
تاریخ: ۲۲ تير ۱۳۹۰
چند روز پیش که دیدار پژوهشگران موضوع مهدویت با مقام معظم رهبری بود، یک اتفاق نادر رخ داد و آن، تجلیل آقا از شخصیتی بود که در آن جلسه حضور داشت. كسي كه آشنای خاطر خیلی از ماهاست. در این دیدار از حجت الاسلام قرائتی در برابر جمع تجلیل شد. آن هم توسط رهبر انقلاب. کاری که نمونۀ آن را کم سراغ داریم. و همین ندرت اتفاق، خود دلیلی است بر اوج جایگاه این معلم دلسوز و بیادعا. در لابهلای این تعریفات، سه ویژگی عمدۀ آقای قرائتی توسط آقا برشمرده شد که جای درنگ و تأمل فراوان دارد.
جای تأمل دارد از آنجا که اولاً؛ خیلی از جوانان ما امروزه سودای نخبه شدن دارند -نه برای فخرفروشی، بلکه بخاطر اینکه کاری کنند و اثر خیری از خودشان بجای گذارند- و در این بین، نوک قله از مسیر مهمتر تلقی شده و به همین دلیل به نیت خیرشان نمیرسند. در این شرایط، وجود الگویی طی طریق کرده بهترین علاج است برای مشکل ایشان و چه الگویی بهتر از شخص حجت الاسلام قرائتی که نمونۀ حقیقی افراد خوش نیت و صحیح الطریق است.
و جای تأمل دارد از آنجا که ثانیاً؛ در مملکت ما عدهای روشنفکر غرب زدۀ عوام فریب وجود دارند که در تلاشاند خود را به عنوان یک تافتۀ جدا بافته معرفی کنند و با قاطی کردن کلی اشتباه با چهارتا حرف درست، جلب توجه کرده و شخصیت ویژهای از خویش در اذهان مردم ترسیم نمایند. در این وضع، بیان معیارهای یک مصلح و نخبۀ دینی و اجتماعی درست، ابزاری است که به وسیلۀ آن میتوان این افراد را شناسایی کرد و در دامشان نیافتاد.
رهبر انقلاب در این دیدار، پیرامون ویژگیهای حجت الاسلام قرائتی فرمودند:
«آقاى قرائتى يك نمونهى بسيار خوب و درسآموزى است خود ايشان. اولاً كارهائى را كه ايشان مباشر آنها شد، دنبال آنها رفت، همهاش خلأهائى بود كه وجود داشت؛ ايشان خلأها را پر كرده؛ خيلى ارزش دارد... نكتهى دوم كه اهميت آن از نكتهى اول بيشتر هم هست، صفا و خلوص ايشان است. خود اين صفا هم موجب شده است كه ايشان بتواند كارها را پيش ببرد. خداى متعال با نيتهاى خالص همراه است؛ خلوص نيت تأثير عجيبى دارد در پيشرفت كارهائى كه با اين نيت انجام ميگيرد. اين هم يك نكته است؛ خيلى مهم است... سوم، استمرار و پيگيرى، كه من حالا همين جا از خود آقاى قرائتى و همكاران ايشان هم ميخواهم كه اين كارهائى كه شروع كردند، مطلقاً اينها را رها نكنند؛ اين كارها پيگيرى بشود، دنبالگيرى بشود.»
از بیانات بالا میتوان برداشت کرد که وجود سه خصیصه در آقای قرائتی بوده که ایشان را در این جایگاه قرار داده. این خصایص عبارتند از:
1. توجه ایشان به خلاءهای موجود در جامعه
این یعنی نگاه کاربردی داشتن به معارف دینی و علوم موجود. اصولاً در مسیر علمآموزی نگاه اشتباهی وجود دارد و از قضا بر فضای جامعۀ علمی ما حاکم است که خیلی به کابردینگری در کسب علم توجه نمیکنند و دنبال مطالب غیرضروری و انتزاعی و بدون تأثیر در زندگی عملی افراد هستند. در این نگاه بین عرصۀ عمل و جایگاه فکر و عقلانیت و علم آموزی و دانشجویی، فاصلهای به اندازۀ یک دره وجود دارد و هر کس باید در یکی از این مقاطع فعالیت کند و این فاصله باعث شده تا خیلی از معارف علمی کسب شده، به درد نخور و تنها فایدهشان پُز دادن باشد و دهن پُر کردن.
اما در مقابل این نگاه، رویکرد صحیحی وجود دارد که علم را برای عمل و دانش را برای اجرا میداند و سعی میکنند در حوزۀ کسب علم، دنبال چیزهایی باشند که قرار است در زندگی عملی به طور مستقیم یا غیر مستقیم کاربرد داشته باشند. به این روش در اصطلاح دینی، زندگی حکیمانه میگویند که علاوه بر پیامبر بزرگوار اسلام و ائمۀ اطهار (ع) خیلی از بزرگان ما چنین زیستهاند و از آن جمله میتوان به حضرت امام، شهید مطهری و در زمان حال، به اشخاصي چون آقای قرائتی اشاره کرد. البته نمونههای فراوان دیگری هم هستند که اینجا جای ذکر نام شریفشان نیست. در نتیجه، خیلی از طالبان مسیر علم باید از این معیار و مصادیق عملی آن یاد بگیرند جهتگیری علم آموزیشان باید در مسیری باشد که نیازهای زندگی عملیشان را برآورده سازد و از برجعاج نشینی علمی پرهیز کنند.
2. نیت خالص:
شاه کلید و اساسیترین بنای انجام هر کاری داشتن نیت خالص است، تا جایی که در حدیث آمده داشتن نیت خیر در عمل، از انجام آن مهمتر است و معیار سنجش اعمال انسان، نیتهایی است که در پس آن نهفته است. شاید برای خیلیها به خصوص جوانانی که تجربهای اندک در انجام فعالیتهای مذهبی و اجتماعی دارند، درک این مطلب خیلی راحت نباشد و همچنان برایشان جای سوال باشد که چطور نیت فرد که امری پنهان و شخصی است، میتواند در روند انجام کارها و نتیجهدهیشان موثر باشد؟ برای جواب به این سوال، شاید کبری و صغری چیدن فلسفی و حرفهای ذهنی و انتزاعی زدن خیلی جواب ندهد و مثالهای عینی است که موضوع را روشن میکند. فردی را مثل حجت الاسلام قرائتی تصور کنید که سالهاست در رسانۀ ملی برنامه دارد. ناگهان در یک برنامۀ مذهبی، اشتباهی صورت میگیرد و انحرافی بجای حقیقت پخش میشود. (همانطور که چند سال پیش و در حین اجرای یک برنامه با موضوع مهدویت این اتفاق افتاد) اگر ایشان خدای نکرده نیت خیر نداشته باشد و دنبال بزرگ کردن خویش و کسب درآمد از این راهها باشد، هیچ وقت در مقابل آن انحراف نمیایستد و این نهی از منکر را مخالف منافعش میپندارد. اما اگر نیت ایشان خیر باشد -که بوده و هست- بدون توجه به آیندۀ کاریش، در مقابل آن انحراف میایستد (همانطور که در آن برنامه این کار را کردند و تمامی مجریان و عوامل تولید آن برنامه، شدیداً غافلگیر شدند) و در این بین هیچ چیز برایشان مهم نیست جز انجام صحیح کاری که قرار است انجام دهند. در نتیجه، داشتن نیت خیر، در بزنگاهها خود را نشان میدهد و عامل اصلی تأثیرگذاری یک کار یا عدم آن محسوب میشود.
3. پیگیری و استمرار در كارها:
یادش بخیر! یکی از اساتید ما در دانشگاه میگفت: «پیگیری کار خیلی مهمتر از شروع آن است. چه بسیار پروژههایی که شروع میشوند، اما چون کسی ادامۀ آنرا نگرفته، به سرانجامی نرسیده و ابتر ماندهاند.» در عرصۀ عمل و حوزههای مختلف کاری میتوان مثالهایی زد از فعالیتهایی که فقط با پیگیری مجریان و دلسوزان آن به سرانجام رسیدهاند و کلی نمونه وجود دارد که فقط با پیگیری نکردن عوامل تولید، از میان رفته و هیچ شده است. اساساً از آنجا که در انجام هر عملی، موانع و مخالفان بسیاری وجود دارند، به ثمر رساندن هر پروژهای نیازمند پشتکار و مداومت فراوان است. تا وقتی یک کار کلید نخورده، کلی مانع تراشی میشود که این کار فلان ایراد را دارد و بهمان ابهام را. وقتی شروع میشود، عدهای منفعت جو آنرا به نام خودشان میزنند و مجریان حقیقی کار را به حال خودشان وانهاده تا با مشکلات دست و پنجه نرم کنند و اگر ایرادی در کار به وجود آمد، آنرا به گردن ایشان میاندازند. پس از پایان طرح نیز کلی ایراد بنیاسرائیلی میگیرند و خستگی کار را به دوش عاملان آن میگذارند، اما موقع عکس و فیلم گرفتن، سینه سپر کرده و همۀ افتخارات را به نام خودشان میکنند. حال اگر نیت خیر مجریان در کار نباشد و روحیۀ خستگیناپذیری و پیگریانه نداشته باشند، پروژه شروع نشده از بین میرود و خیلیها از ثمرات مثبت آن طرح محروم میمانند. پس، داشتن روحیۀ پیگیری در کارها، شرط بسیار مهمی است که جداً در شخص حجت الاسلام قرائتی نمود دارد و همانطور که آقا هم فرمودند، پیگیریهای ایشان در اموری مثل نماز و زکات و مهدویت زبان زد خاص و عام شده و بسیار روحیه بخش و الگو ساز است.
در انتها لازم است به نوبۀ خود از این همه سال تلاش خالصانۀ این استاد بیمنت تقدیر کنیم و از خدا بخواهیم ما را از نعمت وجود ایشان، سالهای سال متنعم سازد. و ای کاش در این سرزمین، قرائتیها تربیت میشدند و از خیر کثرت ایشان، بهرهها نصیب همه میشد. این موضوع نکتهایست که همه عنایت ایشان را میطلبد (البته به خاطر رعایت نجابت، شاید خیلی از ایشان توقع نرود) و هم باید مورد توجه مسئولان فرهنگی ما قرار بگیرد تا از معیارها و مصداق زندۀ آنها بهره برده و معلمان مذهبی آیندۀ کشور را خوش بیان و همه کس فهم، پیگیر، خالص النیّت و معطوف به زندگی عملی انسانها تربیت کنند. البته خود افرادی هم که خواهان رسیدن به قلّۀ رفیع اما پر زحمت معلمیاند، باید از حجت الاسلام قرائتی و ویژگیهای ایشان الگوبرداری کنند و برای این کار، منتظر دیگران نباشند، همانطور که شخص عزیز ایشان نیز برای انجام کارهای خیر، منتظر کسی نمیایستد.
|