ديپلمات انگليسي كه دلش پيش اسرائيل بود و براي آمريكا جاسوسي مي كرد!
تاریخ: ۲۵ شهريور ۱۳۸۹
سفير يهودي تبار انگليس در اسرائيل اذعان كرد حاصل 30 ماه ماموريت خود در تهران را به مقامات آمريكايي ارائه كرده است.
متيو گولر به تازگي به سفارت در اسرائيل معرفي شده است. او درباره اين سوال كه آيا در زمان حضور در ايران، اطلاعاتي به اسرائيل مخابره كرده يا نه، به روزنامه هاآرتص گفت: من پس از پايان ماموريتم در ايران مستقيماً به واشنگتن رفتم ( به عنوان مشاور سياست خارجي بريتانيا و نماينده كميته مشترك اطلاعاتي بريتانيا در آمريكا) و مدت زيادي با مقامات و كارشناسان اطلاعاتي و سياسي آمريكا درباره ايران گفتگو كردم، چرا كه با توجه به عدم حضور ديپلماتيك آمريكا در ايران، يكي از مشكلات عمده واشنگتن اين است كه افرادي باتجربه زندگي در ايران ندارند كه به طور درست آنچه كه در آنجا (ايران) مي گذرد را براي آنها تحليل كند.
معاون سابق سفير انگليس در تهران مي گويد: من دو سال و نيم در ايران زندگي كرده ام و در اين مدت تلاش داشتم تا دريابم ما بايد با تهديدي كه از جانب ايران مي آيد، چگونه برخورد كنيم، حدس مي زنم كه تنها شخصيت در اسرائيل باشم كه با نهادهاي مختلف ايران مذاكره كرده است. من اولين سفير يهودي هستم كه تاكنون انگليس به اسرائيل اعزام داشته است.
گولد تاكيد كرد: من تصور نمي كنم، يهودي بودن من هيچ گونه تاثيري مثبت يا منفي بر تصميم دولت انگليس مبتني بر اعزام من به عنوان سفير اين كشور به اسرائيل داشته است، بلكه اين موضوع صرفاً به شايستگي هاي من براي كسب اين منصب برمي گردد. من به مدت سه سال، رئيس كاركنان وزارت امور خارجه انگليس بوده ام. از همين رو، گرچه از لحاظ حرفه اي يك ديپلمات بشمار مي آيم اما درك سياسي و ارتباطات سياسي خوبي نيز دارم كه مي تواند بسيار مفيد باشد.
وي افزود: پس از دو مورد فوق الذكر، شايد بتوان گفت: سومين بخش از سوابق من كه مرا مناسب تصدي منسب سفارت انگليس در اسرائيل مي سازد، يهودي بودن من باشد. همين يهودي بودن من است كه اين درك غريزي را به من مي دهد كه چرا اسرائيل، تا اين حد نگران امنيت خود است و چرا امنيت و صلح براي اسرائيل اينقدر مهم است، تا جايي كه گويي اسرائيل همواره روي لبه چاقو قرار دارد.
اين ديپلمات انگليسي در ادامه درباره مشاهدات خود از وضعيت يهوديان ساكن ايران، گفت: «زندگي يهوديان در ايران بسيار جالب توجه بود. من دائماً به كنيسه يهوديان در تهران مي رفتم. من در جمع آنها تنها يهودي خارجي بودم و مي توانستم رهبران جامعه يهوديان ايران را در آن جمع ها ببينم. فكر مي كنم حضور من در آن جمع پيام مثبتي براي آنها داشت و نشان از اين امر داشت كه كشورهاي خارجي نگران سرنوشت و رفاه آنها در ايران هستند».
|