نويسنده صهيونيست: نطق اوباما تهوع آور بود!

يك نويسنده صهيونيست ضمن جذاب توصيف كردن سخنراني هاي باراك اوباما و محمود عباس (رئيس تشكيلات خودگردان) به هجو آنها پرداخت.
به گزارش کیهان، يوري اونري نوشت: يك سخنراني شگرف، يك كار هنري، هنر تزوير! تقريبا هر جمله اي كه اوباما [در سازمان] درباره مسئله اسرائيل- فلسطين گفت، يك دروغ بود، دروغي افتضاح. سخنران مي دانست دروغ بود و شنوندگان مي دانستند دروغ بود. اوباما در بهترين سخنراني خود بود و در بدترين وضعيت خود در جايگاه شخصي اخلاقي، او بايد ميل به تهوع را احساس كرده باشد. در جايگاه شخصي عملگرا، او مي دانست كه اگر خواستار انتخاب شدن دوباره است بايد آن را انجام مي داد. در اصل، او منافع ملي بنيادي آمريكا را براي شانس دوره دوم فروخت.
وي در ادامه اين مقاله كه از سوي سايت كانترپانچ منتشر شده، مي نويسد: اوباما از دو طرف اسرائيلي و فلسطيني بحث كرد. اما از آن دو، اسرائيلي ها- تنها آنها- هستند كه رنج مي برند و برده اند. تعقيب، اخراج، هولوكاست، يك كودك اسرائيلي با راكت ها تهديد مي شود و در محاصره دشمني كودكان عرب است. چه غمناك(!) نه اشغالي وجود دارد، نه شهرك سازي ها، نه نكبت، نه كودكان كشته يا زخمي فلسطيني، اين خط مستقيم تبليغات دست راستي اسرائيلي است. فلسطيني ها، البته مي توانند دولت خودشان را داشته باشند. يقينا، قطعا. اما آنها نبايد تحميل كنند، آنها نبايد آمريكا را دستپاچه كنند. آنها نبايد به سازمان ملل بيايند. آنها بايد مثل بچه آدم با اسرائيلي ها بنشينند، و با آنها تمرين كنند. گوسفند عاقل بايد با گرگ عاقل بنشيند و براي ناهار تصميم بگيرند. بيگانه ها نبايد دخالت كنند.
اونري افزود: اوباما خدمات كاملي ارائه كرد. بانويي كه اين نوع خدمت را تدارك مي بيند عموما مساعده دريافت مي كند. هزينه اوباما بلافاصله پس از آن، در عرض يك ساعت پرداخت شد. نتانياهو كنار او در مقابل دوربين ها نشست و به اندازه كافي اظهار عشق و قدرداني طولاني قابل ذكر براي چندين كارزار انتخاباتي تقديم او كرد. قهرمان غم انگيز اين امر محمود عباس است. يك قهرمان تراژيك. افراد بسياري ممكن است از اين ظهور ناگهاني عباس به عنوان بازيگري جسور براي مخاطره هاي بزرگ، آماده براي مقابله با آمريكاي نيرومند شگفت زده شوند. اگر اريل شارون لحظه اي از كماي چند ساله خود بيدار مي شد، او شايد با حيرت غش مي كرد. او بود كه محمود عباس را «جوجه پركنده» خواند.
اين نويسنده صهيونيست همچنين تاكيد كرده است: موضع تحقيرآميز باراك اوباما ميخي بر تابوت موضع آمريكا به عنوان يك ابرقدرت بود. تا حدي، جنايتي عليه ايالات متحده بود. بهار عربي ممكن است آخرين فرصت براي آمريكا جهت بهبود موضع خود در خاورميانه باشد. اوباما، بعد از اندكي ترديد، آن فرصت را درك كرد. او خواستار رفتن مبارك شد. ليبيايي ها را عليه حاكم مستبدشان كمك كرد، او مي داند اگر خواهان بهبود برخي مواضع در منطقه، و گسترش آن در سراسر جهان است بايد احترام توده هاي عرب را جلب نمايد اما اكنون او به احترام عرب ها، شايد براي هميشه ضربه زده است. عرب هاي گردن فراز او را به خاطر فرو كردن چاقو به پشت فلسطيني هاي بيچاره نخواهند بخشيد. تمام اعتباري كه آمريكا براي به دست آوردن آن طي ماه هاي گذشته در جهان عرب و جهان گسترده تر اسلام تلاش كرده بود با يك فوت دود شد. همه چيز فداي دوباره انتخاب شدن. آن جنايتي عليه اسرائيل نيز بود. اوباما مي داند كه چه چيزي براي اسرائيل خوب است، حتي اگر نتانياهو نمي داند. او، با اين حال سوئيچ ماشين را به دست راننده مست داده است.