نسخه چاپی سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز |
کلاسیکها مرتجع میشوند
حیدر رحیمپور ازغدی کلاسیکها ناخودآگاه خشک، منحط و مرتجع میشوند، چندی مردهگونه زندگی میکنند و سپس میمیرند. برای درک این حقیقت، شوروی را با آن همه ابزار پیشرفته و مردان برجسته علمی، صنعتی و تولیدی با چینی مقایسه کنید که پیش از انقلاب، کشور گیشا، تریاک و فقر نامیده میشد. هر دو کمونیست بودند ولی شوروی خشک و کلاسیک بود و استبدادی هم که از خود نشان میداد، بر پایه اصول و فروع مکتبش بود اما چین تئوری نجاتبخش اجتهاد و نوآوری را پذیرفت. اجتهاد یعنی با حفظ اصول اولیه، از عقل، علم و تجربهها هم بهرهمند شده تا بتوان به نیازهای روز مردم پاسخ داد. لذا چین اگر چه در دو قالب بودایّت و مارکسیسم محبوس بود ولی به مدد نوآوری در فروع، امروز به جایی رسیدهاست که بزرگترین طلبکار ثروتمندترین کشورهای جهان است اما شوروی با آن همه شرایط عالی از آن جا که ناخودآگاه خشک و بتپرست شده بود و بت کمونیست را میپرستید، اندک اندک مرتجع و منحط شده و چندی مردهگونه، زندگی کرد و بالاخره مرد. بر همین مبنا است که اسلام با نگاه مکتب شیعه، مکتبی همه جانبهنگر است و میگوید اگرچه اصول انقلابتان آسمانی است و باید همیشه آن را محفوظ داشت اما در امور روزمره، مدام باید اجتهاد ورزید. بر پایه اصول مکتب، به هر قدرتی که ادعای خدایی کرد، "لا" بگویید؛ لا اله الا الله و عدالت را محور هر تحرکی قرار دهید. بی راهنمایی فرستادگان خدا، سر به بیابان اندیشه نزنید که بادها شما را به این سو و آن سو میپراند و در امر رهبری، پس از آخرین پیامبر، به فرمان غدیر گوشجان سپارید که خداوند کمال دین را با چنین رهبری تضمین کردهاست و آگاه باشید که فردایی در کار است که از ریز و درشت کارهای این جهانیتان بازخواست میشود. اما برای تکامل دنیای خود مدام بر پایه اصول عقایدتان اجتهاد کنید. به همه جا سر بزنید، حاصل تجربهها و علوم روز را در هر کجا هست، تحصیل کنید تا امتی زنده بمانید، زیرا علی؛ پرچم آیین حکومت اسلای برای همیشه، میفرماید: "وای بر آن که دو روزش برابر باشد" و صاحب مذهبمان میفرماید: اصول دینتان همان است که با فطرت الاهی میشناسید از این رو در هر کجا بر پایه مذهب عدل و اختیار حرکت کنید. زیرا که انتخاب، امتیازی انسانی است ولی به حکم عقل و عدل، در همه جا باید بهترینها را برگزید. هیچ اندیشیدهای که چرا پروردگار با بیش از هزار صفت میفرماید: همه ستایش منحصر به صفت پروردگاری من است؛ الحمدلله رب العالمین و چرا پیامبر اسلام؛ رحمت برای عالمیان، آن گاه که اعلم و اعدل امت را به جانشینی خویش منصوب می کند، میفرماید: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و چرا ظریفبنیان میگویند تنها راه نجات بشر، راه رسیدن به سعادت، پیمودن راه مذهب عدل و اختیار است. چرا پیامبر، روز غدیر بقای حیات اسلامی را به مذهب عدل و اختیار سپرد؟ زیرا هر گاه این دو روش به کار گرفته شود، پیروزی قطعی است. آیا پس از 1400 سال، ایران با به کارگیری این دو اصل، نظام 2500 ساله طاغوت را منهدم نساخت و اینک بر پایه مذهب عدل و اختیار، همه انقلابهای جهان را رهبری نمیکند؟ و از این تاریخ هر کشوری که این دو اصل را پیروی نکند، یا به چپ میافتد و یا به راست و توان پیمودن پل صراط را ندارد. یا معتزلی غربی میشود و چنین عراقی را پس از انقلابش برای امت اسلام میآفریند و یا اشعریمسلک و پس از تحمل آن همه مصیبت، چنین افغانستانی را تحویل امت اسلام میدهد. اما چنان که میبینیم امتی که حرکتش بر پایه مذهب عدل و اختیار است، اینک شمع فروزان همه انقلابها میباشد. مگر اینک شعار جنبش والاستریت، انقلابهای عربی و همه مستضعفان جهان، عدالتخواهی نيست؟ پس زنهار که دگربار یا متحجر و از پی کلاسیکها به راه افتند و یا به صرف قدرت انتخابشان راهی برگزینند. چه باید در همه جا بهترینها را برگزید و بهترین گزینش، مذهب عدل و اختیار است. لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.
|
http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=466&tab=didgah |