نسخه چاپی سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز |
شهيدي كه حاجتها را برآورده ميكرد
به من گفت: ميبيني که مزار شهيد مغفوري چقدر شلوغ است؟ اول احساس کردم که ميخواهد از اين بابت گلايه کند و بگويد که چرا قبر فرزند من اين قدر شلوغ نيست. «حسين انجم شعاع» از شهداي استان کرمان در دوران دفاع مقدس است و آنچه در زير ميخوانيد خاطرهاي از زبان مادر اين شهيد است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه کوير- در اين خاطره آمده است: براي زيارت شهداء به گلزار شهداء رفتم. بر سر قبر شهيد «حسين انجم شعاع» که نزديک شهيد علي شفيعي و در همسايگي شهيد عبد المهدي مغفوري قرار دارد، نشستم و فاتحهاي خواندم. مادر شهيد شفيعي هم حضور داشت. به من گفت: ميبيني که مزار شهيد مغفوري چقدر شلوغ است؟ اول احساس کردم که ميخواهد از اين بابت گلايه کند و بگويد که چرا قبر فرزند من اين قدر شلوغ نيست. اما او در حالي که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: يک روز که اين جا نشسته بودم، نوهام نزد من آمد و گفت: ميگويند شهيد مغفوري حاجتها را برآورده ميکند. به شوخي گفتم: تو برو حاجتي طلب کن، اگر برآورده شد، من 500 هزار تومان اينجا خرج ميکنم. همان شب، حسين شهيدم( انجمشعاع) را در خواب ديدم. من هيچ وقت خوابش را نديده بودم. اما آن شب و در حالي که بسيار ناراحت بود به خوابم آمد. زانوهايش را در بغل گرفته و سر بر زانو نهاده بود و حتي به من نگاه نمي کرد. به او گفتم حسين جان چرا ناراحتي؟ چرا قهر کردي؟ گفت: مادر! ديگر در مورد شهيد مغفوري اينگونه سخن نگو. از خواب بيدار شدم و با خود گفتم من که به شوخي اين حرف را زده بودم اما از آن به بعد بيش از پيش به زنده بودن شهداء و کرامت شهيد مغفوري ايمان آوردم.
|
http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=64&tab=shohada |